100 مشتمل بر مكاتبه ميان امام صادق [ع] و محمد و هاررون فرزندان أبو سهل بن نوبخت منجم است. آنها از امام درباره جواز وعدم جواز اشتغال به علم نجوم سؤال مى كنند; پاسخ امام مثبت است به شرط آنكه ناقض توحيد خداوند نباشد. در فرج المهموم ص 2 امام صادق به بنو نوبخت مى فرمايد: اشتغال به علم نجوم مشروع است. در فرج المهموم 24 - 25 آمده است كه وضعيت ستاره ها نبوت و ابراهيم [ع] را نشان داده است. مورد فرج المهموم 124 مربوط به علاقه ء محمد بن ابى عمير به علم نجوم است.
586. * كتاب التجمل / ناشناخته (قرن چهارم؟) ذريعه 3 / 359 ش 1293، 1298 مهج الدعوات 325، 359 دلايل مناسبى در دست است كه اين تأليف را جز آنچه دربارهء مورد پيش ياد شده بدانيم; اولا: عناوينى كه در فرج المهموم آمده اشاره به موضوعات ويژهاى دارد در حالى كه آنچه در مهج الدعوات آمده مربوط به " شرح حال " است.; ثانيا: اشخاصى كه زندگى نامه ء آنان در مهج آمده ظاهرا بعد از تاريخ نسخهاى كه در فرج المهموم ياد كرده، زندگى مى كرده اند. هر دو نقل مهج الدعوات از مجلد اول مى باشد. مورد مهج 359 از شرح حال " محمد بن احمد بن خاتم " (يا: حاتم؟) مى باشد كه محتملا بتوان او را يكى از فرزندان أبو نصر احمد بن حاتم (م 231) (مق: ابن نديم ص 61; صفدى 6 / 295 - 296) بدانيم. مورد مهج 325 (كه احتمالا به توسط مهج در " الجنة " ص 176 = الجنة * برگ 48 - ر نقل شده) از شرح حال " محمد بن جعفر بن عبد الله بن يحيى بن خاقان " اخذ شده است. چنانچه محتمل است، اگر او نبيره ء يحيى بن خاقان كاتب متوكل (مق: دائرة المعارف ج 2 مقاله " ابن خاقان " [از: Sourdel. D] باشد، او بايد در اوائل قرن چهارم زيسته باشد; بنابراين تأليف مورد بحث مى تواند يا " كتاب التجمل " احمد بن محمد بن الحسين ابن دؤل (يا: دول) القمى (م 350) (نجاشى صص 89 - 90 ش 223; ذريعه 3 / 359 ش 1293) باشد يا كتاب التجمل والمروة " از أبو المثنى محمد بن الحسن بن على الكوفى باشد كه نجاشى با دو واسطه از او روايت مى كند