شايد معاصران طبري هم) آن را عنوان حنابله مى دانسته اند. اين تفسيرى است كه ماسينيون پيشنهاد كرده وبروكلمان پذيرفته است (مق: Gilliot). سزگين (پيرو آقا بزرگ اين تفسير را رد مى كند و مى گويد: حرقوص بن زهير (يعنى حرقوص بن زهير السعدى معروف به ذوالخويصره التميمي) از خوارجى بود كه در سال 37 كشته شد. (در واقع او در نهراوان در سال 38 كشته شده است; نك: دائرة المعارف چ 2 مقاله " حرقوص بن زهير السعدى " [از: eccia Vaglieri. V. L]. عبارت طرائف وانوار النعمانية (كتاب اخير به نوشتههاى قبلى بويژه طرائف وتبصرة العوام ابن داعى [تهران 1304 ص 40 = تحقيق اقبال ص 106; نك بحث Gilliot درباره ابن داعى]) نشان مى دهد كه خارجي بودن حرقوص بن زهير سعدى متناقض (آن گونه كه سزگين ادعا كرده) با اطلاق حرقوصية بر حنابله نيست. ب:
اينكه رد بر حرقوصيه محتملا تأليف طبري بوده (چنان كه نجاشى ص 322 ش 879 معتقد است) نه محمد بن جرير بن رستم طبري شيعى چنان كه آقا بزرگ وسزگين به تبع وى مطرح كرده اند (سزگين 1 / 328 ش 2).
تأليف ديگرى كه ابن طاووس از آن نقل كرده " عيون اخبار بنى هاشم " طبري مى باشد (ملاحم 93 - 95 / 104 - 106; نك: همين فهرست ذيل همين مورد); به گفته ابن طاووس وى آن را براى على بن عيسى بن جراح (م 234) وزير المقتدر نوشته است; (نك: دائرة المعارف چ 2 مقاله " على بن عيسى " [از: Bowen. H]; Sourdel در Vizirat فهرست اعلام آن). اين محتمل است زيرا امكان دارد كه او در بين آشنايان طبري بوده باشد (Sourdel ج 2 ص 525; Rosenthal كتاب Tabari ص 73). ابن طاووس از نسخهاى كه بنا به حدس او در حيات طبري نوشته شده است استفاده كرده است. متن نقل شده، نقل مناظرهاى است ميان بنى هاشم ومعاويه; در آنجا معاويه ادعاى بنى هاشم را در باره خلافت رد مى كند و در برابر، عبد الله بن عباس به او پاسخ مى دهد. آهنگ دليل ابن عباس مطابق با تبليغات بنى عباس است; ابن عباس مى گويد: امام يكى از ميان ماست و عيسى [ع] پشت سر او نماز خواهد خواند و اگر مىخواستم از او نام مى بردم (مق:
, Black Banners from the East, Sharon. M (83 - 82. pp, 1983, Leiden مورد مزبور، اين احتمال را مطرح مى كند كه " تأليف " مذكور همان فضائل العباس