را طبراى مورخ ننوشته است (مق: -> بشارات المصطفى، -> كتاب دلائل الامامة) و اين را Rosenthal و Gilliot تأييد كرده اند.
درباره سه عنوان نخست، مسائل مختلفى قابل طرح است. روزنتال عللى كه طبري را وادار به تأليف كتابي درباره فضائل على [ع] كرد مورد بحث قرار داده و نشان مى دهد كه كتاب غدير خم مى تواند جزئى از كتاب فضائل على [ع] باشد. Gilliot در اين نتيجه گيرى با وى همراه است اما توافق كمترى ميان اين دو نويسنده درباره عنوان " الرد على الحرقوصيه " وجود دارد. روزنتال مشكلاتى را كه مربوط به انتساب اين تأليف به طبري است مطرح مى كند اما نتيجه مى گيرد كه دلائل كافى براى رد نسبت آن به طبري وجود ندارد. او در ادامه مىنويسد: اين غير محتمل نيست اگر بگوييم الرد على الحرقوصية جزئى از كتاب فضائل بوده است. Gilliot كه عمدتا تحليلش بر عبارات " تبصرة العوام " ابن داعى است به اين نتيجه مى رسد كه اين " الرد " از آن تأليفاتى است كه به غلط به طبري نسبت داده شده است. (نك: Gilliot مقاله " Tabari " صص 74 - 76).
مواردى كه ابن طاووس فراهم كرده ما را قادر مى سازد تا بحث را يك قدم جلوتر ببريم. او در طرائف دوبار به كتاب الولاية اشاره مى كند (طرائف 1 / 142 به عنوان حديث الولاية; در طرائف 1 ص 33 اشتباها " كتاب الولاة ") و آن را چنين توصيف مى كند كه هفتاد و پنج سند براى حديث غدير خم آورده است. نام مؤلف " محمد بن جرير الطبري صاحب التاريخ " ياد مى كند. كتاب الولاية يك عنوان جانشين براى " حديث (يا: كتاب) غدير خم " است كه ابن شهر آشوب به آن تصريح كرده است (معالم ص 106 ش 715; همچنين نك: ابن بطريق، العمدة ص 55); ابن شهر آشوب چندين مورد را از كتاب الولاية نقل مى كند (نك: مناقب 2 / 122 - 123، 247 - 248، 265، 268; 3 / 21) با اين تذكر كه كتاب بيش از هفتاد اسناد براى حديث غدير دارد (مناقب 2 / 228). در يكى از نسخههاى طرائف كه على الحسينى الميلانى در خلاصة عبقات الانوار ج 6 تهران 5 - 1404 ص 90 بدان استناد كرده ابن طاووس (بعد از عبارت طرائف ص 142 / 33) مى گويد: " من در تأليفى كه طبري درباره صحت حديث غدير نوشته ديدم كه نام كتاب " الرد على الحرقوصية " است يعنى حنابله; [آنها