گريسته و كفن مادرشان را با اشكهاى ريزانشان خيس نمودند.
به هر حال قبرى را براى همسرش زهرا آماده ساخت كه مكانش مجهول است، و تا روز ظهور فرزندش مهدى (عليه السلام) همچنان مخفى خواهد ماند، و زهرا را در آن قبر نهاد، و آن مجموعه مواهب و فضائل الهى را دفن نمود، و گفت: اى زمين امانت خود را به تو سپردم، اين دخت رسول خداست، اى فاطمه تو را به كسى تسليم كردم كه از من به تو سزاوارتر و شايسته تر است، و راضى شدم براى تو آنچه را كه خداى تعالى براى تو راضى شد.
أمير المؤمنين (عليه السلام) در اين لحظه سخت ترين لحظات زندگيش را مى گذراند، چرا كه عزيزترين كس خود را در ابتداى عمر و شكوفائى زندگانيش از دست داده بود، در اين لحظه بود كه غمها و اندوهها به شدت به آن حضرت روى آورد و هنگامى كه دست خود را تكان داد تا خاكهاى قبر را از دست بيفشاند قطرات اشك بر چهره اش جارى گرديد و چنين ناله سر داد:
السلام عليك يا رسول الله عني السلام عليك عن ابنتك و زايرتك و البايته في الثري ببقعتك و المختار الله لها سرعه اللحاق بك قل يا رسول الله عن صفيتك صبري و عفا عن سيدة نساء العالمين تجلدي.......
بلي و في الكتاب الله لي انعم القبول انا لله و انا اليه راجعون قد استرجعت الوديعه و اخذت الرهيه و اختلست الزهراء فما اقبح الخضراء و الغبراء.