در هر شهرى از شهرها گوينده اى بر فراز منبر مى فرستد و همه كشور اسلامي زير پاى آنهاست و دستشان در همه جا باز است و مردم برده آنان و در اختيارشان هستند، هر دستى كه بر سر آنها فرو كوبد نمى توانند از خود دفاع كنند، دسته اى زورگو و معاندند كه بر هر ناتوان و ضعيفى فشارى مى آورند، و برخى فرمانروايند كه به خداى آفريدگار و ميراننده عقيده اى ندارند.
شگفتا از اين وضع، چرا در شگفت نباشم در حالى كه زمين در تصرف فردى ستمگر و دغل كار و باجگيرى نابكار است كه بر مؤمنان بى هيچ ترحم و دل سوزى حكمرانى مى كند، و خدا در كشمكش ميان ما حاكم و او به حكم خود بين ما داور است.
پروردگارا! اين حركت ما نه به خاطر رقابت و بر سر حكومت و قدرت و به منظور بدست آوردن مال دنياست، بلكه به خاطر آنست كه نشانه هاي دين تو را به مردم نشان دهيم، و اصلاحات را در كشور اسلامي آشكار سازيم، تابندگان ستمديده ات از چنگ ظالمان در امان باشند و واجبات و احكام و سنتهاى تو اجرا گردد.
اينك (شما اى بزرگان) اگر مرا يارى نكنيد ستمگران بر شما چيره مى گردند و در پى خاموش ساختن نور پيامبرتان مىكوشند، و خداوند ما را كافى بوده و بر أو توكل مى كنيم و بسوى أو تضرع نموده و بازگشت بسوى اوست.