و حق پيشوايان را خفيف مى شماريد، اما حق ناتوانان را ضايع ساختيد، و اما حق خودتان را به گمانتان طلب كرده ايد، نه مالى را بذل كرده ايد، و نه جانى را در راهى كه براى آن خلق شده در مخاطره انداخته ايد، و نه در راه خدا يا خويشاوندى دشمنى ورزيده ايد.
وشما از خداوند انتظار داريد كه شما را در بهشت ساكن گرداند و همنشين پيامبرانش بنمايد و از عذابش در امان دارد، من بر شما كه بر گردن خدا منت مىنهيد، مى ترسم كه از طرف خدا بر شما عذاب و گرفتارى فرود آيد، زيرا شما به مقام بزرگى رسيده ايد كه ديگران دارا نيستند و بر ديگران يافته ايد، نيكان و پاكان را احترام نمى كنيد، در صورتى كه شما به خاطر خدا در ميان مردم مورد احترام هستيد.
شما به چشم خود مى بينيد كه پيمانهاى الهى را مىشكنند و با قوانين خدا مخالفت مى كنند، ولى بيم و هراسى به خود راه نمى دهيد، با آنكه از نقض عهد و پيمان پدرتان به هراس مىافتيد، ولى پيمانهاى رسول خدا شكسته و خوار و بى مقدار گشته است، اما شما هيچ اهميت نمى دهيد، افراد كور و لال و زمين گير در كشور اسلامي بدون سرپرست و مراقبت مانده اند و بر آنها رحم نمى شود، شما در خور موقعيت و منزلت خويش كار نمى كنيد، و با كسى هم كه وظيفه خود را در اين مورد انجام مى دهد يارى و همكارى نمى كنيد، و با سازش و همكارى و مسامحه با ستمكاران خود را آسوده مى داريد، خداوند فرمان جلوگيرى از منكرات و بازداشتن مردم از آنها را داده است، ولى شما از آن غافليد.