اى آنكه شيرينى همدمى با خود را به عاشقانش چشانيد، در نتيجه در پيشگاهش تملق كنان ايستادند، و اى آنكه جامه هاي هيبتش را بر اوليائش پوشانيد، در نتيجه آمرزش جويانه در پيشاپيش ايستادند، توئى ياد كننده قبل از يادكنندگان، و توئى شروع به احسان كننده قبل از توجه عابدان، و توئى جود و بخشش كننده قبل از خواستن خواستاران، و توئى بسيار بخشنده، آنگاه به آنچه بخشيده اى از ما وام طلب مى كنى.
بارالها! مرا از در رحمتت فراخوان تا به تو دست يابم، و با جاذبه محبتت مرا بسوى خود بكشان تا دلم را تماما مهياى حضور تو كنم، خدايا اميدم از تو قطع نمى گردد اگر چه نافرمانيت را بكنم، هم چنان كه ترسم از من مفارقت نمى كند اگر چه اطاعتت را بنمايم، جهانيان مرا بسوى تو كشانده اند، و علمم به كرمت مرا نزد تو وارد ساخته است، معبودا چگونه نا اميد گردم در حالى كه تو آرزويم هستى، يا چگونه سبك شمرده شوم در حالى كه توكلم بر توست، خدايا چگونه دعوى عزت كنم در حالى كه وجودم به خاك ذلت سرشته است، يا چگونه احساس عزت بكنم در حالى كه انتساب هستى ام به توست.
معبودا چگونه احساس فقر نكنم در حالى كه در وادى فقر سكنايم داده اى، يا چگونه احساس فقر كنم در حالى كه تو با كرامت خود