معبودى جز تو نيست پاك و منزهى و من از ستمكاران مى باشم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى و من از آمرزش طلبان بودم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى و من از يكتاپرستان بودم، معبودى جز نيست پاك و منزهى من از ترسندگان بودم.
معبودى جز تو نيست پاك و منزهى من از بيمناكان بودم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى من از اميدواران بودم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى من از علاقمندان بودم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى من از تهليل گويان بودم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى من از تكبير گويان بودم، معبودى جز تو نيست پاك و منزهى پروردگارم و پروردگار اولين پدرانم.
خدايا اين ثناى من است تمجيدكنان بر تو، و اخلاصم در ياد كردنت با يگانه دانستنت، و اقرارم به نعمتهايت با شمارش آنها، و اگر چه اقرار دارم كه به خاطر كثرت و گستردگى آنها و پياپى بودن و ديرينه بودنشان تا حال قادر به شمارش آنها نيستم، و همواره در نعمتهايت قرار داشتم، از آغاز كه مرا خلق كردى و پديد آوردى، از فقر بى نيازم كرده و بد حالى را بر طرف كردى، و اسباب آسايش را فراهم ساختى، و دشوارى را دفع كرده، و گرفتارى را گشايش عنايت نمودى، و در بدن عافيت و در دين سلامت بر