ملاقاتهايى دست زده اما اكنون مى داند كه استخاره در اين شرايط باعث هدايت اطمينان بخشى نمى شود. (129) و تنها وقتى بايد با مردم همسخن شود كه مزاحم عبادت او نشوند. (130) تقواى ابن طاووس از بسيارى از عبارات تأليف او مىدرخشد. (131) به عنوان مثال پدر بزرگ او ورام، دستور داده بود تا نگين انگشترى كه بر روى آن حكاكى شده بود پس از مرگ، د ر دهانش گذاشته شود. ابن طاووس چنين سنگى را براى چنين هدفى تهيه كرده بود. مقصود وى آن بود تا در وقت جواب دادن به دو ملك نكير و منكر د ر دهانش باشد. (132) ابن طاووس كفن خود را آماده كرده و به آن خيره مى شد و روز رستاخيز را در پيش چشم خود مجسم مى كرد. (133) دلمشغولى او به مرگ از عبارات مختلف كشف به دست مى آيد. (124) زمانى كه ابن طاووس كوچك بود، ورام به وى گفته بود كه هر كارى انجام مى دهد بدرستى انجام دهد. همچنين ورام به او گفته بود كه از استاد خود حمصي (135) شنيده است كه امامية ديگر فقيهى نداشته است كه مسايل را بطور تحقيقى بررسى كند (مفتي على التحقيق) و همه آنها تنها آگاهيهاى گذشته را نقل (حاك) مى كنند.
(٤١)