اينها حكم به اجزاء نمى شود.
(61): هر گاه كافر مستطيع، مسلمان شود، حج بر او واجب مىشود. و چنانچه بعد از اين كه استطاعتش از بين رفت، مسلمان شود، بنابر احتياط لازم، حج بر او واجب است.
(62): حج بر مرتد مستطيع واجب مىشود. ولى اگر در حال ارتداد حج نمايد، حجش صحيح نيست; مگر اين كه توبه كند، و بعد از توبه حج كند، كه در اين صورت حجش صحيح است، اگر چه مرتد فطرى باشد.
(63): مسلمان غير شيعه، اگر از غلاة نباشد، چنانچه حج كند و بعد شيعه شود، اعاده حج بر او واجب نيست، در صورتى كه حج را بر طبق مذهب خود صحيح انجام داده باشد. و اما كافى بودن حج غلاة محل اشكال است، و چنانچه شيعه شوند بايد اعاده كنند، بنابر احتياط لازم.
(64): كسى كه حج بر او واجب شده است، و در انجام آن سهل انگارى كرد تا اين كه استطاعتش از بين رفت، واجب است حج را به هر ترتيبى شده بجا آورد، هر چند به سختى و گدائى.
و چنانچه قبل از اين كه حج كند بميرد، واجب است از تركه وى، حج را قضا كنند. مگر كسى تبرعا بجاى او حج نمايد.