مسأله 37 - هر گاه انسان مقدارى پول داشته باشد، و نداند كه كفاف مخارج حج را مىدهد يا نه حج بر او واجب نيست و لازم نيست فحص و تحقيق كند، هر چند فحص و تحقيق احوط (مستحب) است.
مسأله 38 - هر گاه انسان مالى دارد كه در دسترسش نيست و به تنهايى يا با مالى كه در دسترسش است كفاف مخارج حج را مىدهد، اگر نتواند در آن مال هر چند با وكالت دادن در فروشش باشد تصرف كند، حج بر او واجب نخواهد بود، و چنانچه بتواند واجب خواهد بود.
مسأله 39 - هر گاه انسان مالى داشته باشد كه كفاف هزينه حج را بدهد حج بر او واجب مىشود و جايز نيست در آن مال تصرفى كند كه از استطاعت خارج شود و نتواند تدارك كند. و اين تصرف خواه پيش از تمكن از سفر باشد يا بعد از آن فرقى ندارد بلكه ظاهر اين است كه قبل از ماههاى حج تصرف جايز نيست. بلى اگر تصرف كرد و آن را فروخت يا بخشيد يا بنده اى بود و آزادش كرد، تصرفش صحيح است هر چند گناهكار خواهد بود.
مسأله 40 - ظاهر اين است كه مالك بودن زاد و راحله معتبر نيست. پس هر گاه نزد انسان مالى باشد كه تصرفش در آن جايز باشد، حج بر او واجب مىشود البته در صورتى كه كفاف مخارج حج را بدهد و شرايط ديگر را نيز دارا باشد.
مسأله 41 - همچنان كه داشتن توشه و وسيله سوارى و مخارج