خاص) بأشد كه كفايت از هزينه حج بكند حج بر أو واجب خواهد شد.
(مسأله 38): هر گاه كسى خانه گران قيمتى (زائد بر شأن خود) دارد كه اگر آن را بفروشد مىتواند خانه ارزان قيمتى (مطابق با شأن خود) ابتياع كند و بدون زحمت و مشقت در آن زندگى نمايد، اگر تفاوت قيمت، وافى بهزينه حج بأشد بايد بفروشد و با وجود ساير شرايط استطاعت به حج مشرف شود.
(مسأله 39): اگر شخصي خانه أي دارد كه قيمت آن از براى سفر حج كافى است و خانه وقفى ديگرى نيز دارد كه كفايت از سكناى أو مىكند و مىتواند بدون زحمت و مشقت در آن خانه زندگى نمايد با وجود ساير شرايط، مستطيع بوده و واجب است خانه ملكي را فروخته و به حج مشرف شود.
(مسأله 40): هر گاه ملكي دارد كه به قيمت واقعي به فروش نمىرود و اگر بخواهد حج نمايد بايد آن ملك را به كمتر از قيمت متعارف بفروشد و آن هم موجب تضييع مال و ضرر كلى خواهد شد در أين صورت فروش آن واجب نبوده و مستطيع نيست.
(مسأله 41): اگر كسى قطعه زمينى داشت و آن را فروخت تا خانه مسكونى تهيه نمايد چنانچه خانه مسكونى مورد نياز بأشد با أين پول، مستطيع نمىشود مگر أين كه با خانه اجاره أي بتواند راحت و بدون مشقت زندگى نمايد.
(مسأله 42): هر گاه خانه يا ضروريات زندگى را كه به آنها احتياج دارد نداشته بأشد ولى پول نقد دارد كه مىتواند آنها را تهيه