جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ١ - الصفحة ١٣٤
كه اجمال در مخصص حاصل شود و با وجود اجمال، عام از حجيت خود ساقط مىشود در قدر اجمال، پس تكيه به عموم جواز عدول نمىتوان كرد، با وجود اينكه مىگوييم كه در اينجا هر چند جازم به احدهما هست، و لكن شكى ندارد كه اگر عدول به غيرهما كند از احدهما به غيرهما كرده به خلاف صورت تردد ما بين احدهما، كه در اينجا هر گاه اختيار احدهما كند جزم به عدول از احدهما به آن ديگر نيست، زيرا كه گاه هست كه همان سوره از احدهما را كه قصد كرده بود، باز همان را بخواند.
پس اين دو سوره در اينجا به منزله جميع سور است، در جايى كه متردد باشد ميان همه سوره‌هاى قرآن، زيرا كه در اينجا هم مىگوييم كه جايز بود از براى او كه يكى از اين دو سوره بخواند و بسم الله گفت و معلوم نيست به قصد كدام گفته، همچنانكه در آنجا جايز بود كه هر يك از سور قرآنى بخواند و بسم الله گفت و معلوم نبود كه كدام را قصد كرده، پس چنان كه در آنجا جايز است تجديد به قصد هر سوره‌اى به مجرد احتمال عدم قصد يكى از سوره‌ها در اينجا هم جايز است تجديد بسم الله و خواندن احدهما، چون علم ندارد كه همين را كه حالا مىخواند غير آن بود كه قصد كرده بود، زيرا آنچه جايز نيست عدول از احدهماست به غير آن جزما، است و در اينجا معلوم نيست عدول، بلكه محتمل است همان سوره كه قصد كرده بود، همان را الحال اختيار كرده.
301 - سؤال: زيد، عالم است به اينكه هر گاه در بلدى سى روز مترددا بماند بعد از آن بايد نماز را تمام كند، و دو ماه اتفاق افتاده كه مترددا در بلدى مانده و نماز را در اين مدت دو ماه قصر كرده و ملتفت بر اين مطلب نشده كه بايد تمام كند، يعنى علم به مسئله داشته و علم هم داشته كه دو ماه مانده و از مسئله ذهول داشته، الحال التفات به هم رسانيده، آيا قضاى نمازهاى بعد از سى روز، بر او واجب است يا نه؟
جواب: بلى واجب است قضاى نمازهاى بعد از سى روز و همچنين است هر گاه قصد اقامه ده روز بكند و فراموش كند و قصر كند كه واجب است اعاده در وقت و در خارج وقت. و اين مثل مسافر نيست كه هر گاه سهوا تمام كند بر او لازم است اعاده در وقت. و در خارج وقت بر او قضا نيست على الاظهر.
(١٣٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 ... » »»
الفهرست