و حملى كه از براى روايت كردهاند كه مراد معذوريت در جاهل به وجوب قصر باشد از براى مسافر، هر چند بعيد است از لفظ، اما وجهى است در جمع بين الادله و باكى نيست، زيرا كه روايت مقاومت نمىكند با دليل عدم صحت، چون سند آن ضعيف (1) است به سبب موسى بن عمر كه مشترك است ما بين ثقه و غير ثقه، بلكه ظاهر اين است در اينجا، موسى بن عمر بن يزيد بن ذبيان صيقل است به قرينه روايت سعد بن عبد الله از او و آن ثقه نيست.
302 - سؤال: در خصوص پارچه حرير كه در سر قصب (2) واليجه (3) مىبافند و در بريدن زياده بر چهار انگشت به رخوت مىافتد، چه صورت دارد؟
جواب: اظهر صحت نماز است در آن، به دليل اصل وعدم تبادر اين از اخبار منع، وعدم احتمال دخول اين در حرير كه در اخبار، تجويز آن نشده.
303 - سؤال: در مرشد العوام فرمودهاند كه سجده سهو را مقدم بر اجزاى منسيه نمايند، چنين است يا خير؟
جواب: چنين است، دلالت مىكند بر آن اخبارى كه دلالت مىكند بر اينكه وجوب آن فورى است و مؤيد اين است بعضى اخبارى كه دلالت دارد بر اينكه قبل از سلام بايد كرد، هر چند اظهر واشهر اين است كه محل او بعد از سلام است ودلالت مىكند بر اين