و من جميع ذلك ظهر انه لو كان القول بالعينية مرجوحا عند المجتهد، تردد بين القولين الاخرين فالاحتياط في الجمع بين الصلوتين ايضا، لا الاقتصار على الظهر لان ضعف القول لا يوجب نفى احتمال صحته في الواقع. نعم لو حصل له القطع ببطلان العينيه فالاحتياط في الاقتصار على الظهر. كما اشرنا سابقا ولو حصل له القطع ببطلان القول بالحرمة وتردد بين الاخرين فالاحتياط يحصل بفعل الجمعة فقط ولا يحتاج الى ضم الظهر. فلم يبق، ح، وجه للمنع عن الجمع بين الصلوتين الا توهم التشريع والبدعة و قد عرفت الجواب سابقا.
310 - سؤال: در مسائل نماز در بعضى مسائل به قول مجتهدى و در برخى به قول مجتهد ديگر (كه مجتهدين هر دو يا هر سه عادلند) عمل بشود نقصى در مسائل نماز به هم مىرسد يا خير؟
جواب: جايز است و موجب منقصتى در نماز نمىشود، هر گاه مخالفتى يا تجديد مجتهد (1) سابق ندارد، مثلا جايز است كه تقليد مسائل نماز را از يك مجتهدى بكند و در وجوب نماز جمعه يا حرمت آن، تقليد مجتهد ديگر بكند و هم چنين مسائل نماز يوميه را از مجتهدى اخذ كرده و آنچه متعلق به نماز آيات است از ديگرى بكند، يا اين كه تقليد مسائل را از يكى بكند و در مسئله مواسعه و مضايقه قضا، تقليد ديگرى. و همچنين مسائل نماز را از مجتهدى اخذه كرده و در مسائل شك در ركعات تقليد ديگرى بكند.
مثلا مىداند كه آن مجتهدى كه از آن، مسائل نماز را اخذ كرده شك ميان دو و سه را باطل مىداند و هنوز به آن عمل نكرده به سبب عدم حصول آن شك، الحال كه شك كرد اختيار رأى مجتهد ديگرى مىكند كه صحيح مىداند و بنا را به سه مىگذارد، وهكذا.
و هم چنين هرگاه تقليد مجتهدى كرد در نماز كه وضو را با گلاب صحيح مىداند و