كه نقل كرده داشته است. اظهارات آقابزرگ كه بطور غالب منبع خاصى را كه ابن طاووس از آن نقل كرده و كفعمى نيز بدان اشاره كرده مى آورد، مؤيد همين نظر است.
اما بررسى دقيق جنه وبلد نشان مى دهد كه بسيارى از نقلهاى آن كلمه به كلمه در تأليفات ابن طاووس آمده و غالبا قبل و بعد از آن نقلهايى از تأليفات خود ابن طاووس كه اين منابع در آنها آمده، آورده شده است (اكثرا مهج والمجتني); گر چه اين بطور قطعى ثابت نمى كند كه كفعمي اصل اين تأليفات را نديده اما نشان مى دهد كه او برخى از آنها را به توسط ابن طاووس نقل كرده است. 132 در برابر اين موارد، مواردى وجود دارد كه كفعمي تصريح مى كند كه او متن خاصى را ديده است. 133 صرفنظر از اين موارد، نمى توان به عنوان يك قاعده مشخص كرد كه كدام منبع را كفعمي خود ملاحظه كرده است. در خاتمه ء حواشى الجنة، 134 وى فهرستى از كتابهايى كه از آنها نقل شده بدست مى دهد و دربارهء آنها مى گويد كه او آنها را از مناطق و اماكن مختلفى فراهم آورده است (جمعتها من اماكن متعدده ومواطن متبدده). 135 در اين فهرست 239 عنوان كتاب آمده است. كفعمي مىافزايد: از كتابهاى ديگر نيز