ياد مى كند; و ما مى توانيم حدس بزنيم كه نسخه او از تأليفاتى چون تفسير طبري مشتمل بر چندين مجلد بوده است. در برابر، ابن طاووس از چندين تأليف مختصرتر (رساله) در كتابخانهاش ياد مى كند كه در يك مجلد صحافي شده بود (همانطور كه معمول بوده است) نمى توان با دقت نسبت مجلدات را به عناوين مشخص كرد. آنچه را كه مى توان حدس زد اين است كه تعداد مجلدات چندان اختلافى با تعداد عناوين نداشته است. 55 دومين مسأله مربوط به اصطلاح " جزء " است; اين كلمه مى تواند اشاره به يكى از موارد زير باشد; الف: مجموعهاى از اوراق (كه اغلب حدود بيست برگ [= 40 صفحه] داشته) كه يك جزوه مستقل را تشكيل مى داده است (عموما جلد شده). ب: يك رساله كه با رسالههاى ديگر در يك مجموعه ء مجلد آمده است. 56 ج: مجلدى كه داراى چند رساله باشد.
اصطلاح مجلد كه عنوان نسخه خطى جلد شده است مى تواند اشاره به الف يا ج باشد. زمانى كه ابن طاووس از جزء ياد مى كند، هميشه نمى توان فهميد كه دقيقا چه چيز را در ذهن داشته است. يكى از نمونه مشكلاتى كه بعضا بوجود آمده و مى توان آن را ملاحظه كرد عبارت است از بحث ابن طاووس در " جامع علم القرآن " أبو القاسم بلخى.
او با ياد از " جزء اول " آغاز مى كند كه ظاهرا " جلد اول " بوده است. 57 پس از آن توضيح مى دهد كه او از " مجلد سوم " اين تأليف، نقل خواهد كرد (زيرا ما جزء دوم را نداريم). 58 در اين مورد نيز بايد " جزء " مشتمل بر جلد مستقلى باشد. در مقابل، او " جزء چهارم " را با [جزء] دوم مجلد سوم برابر مى داند. 59 بدين ترتيب بدست مى آيد كه جلد سوم مشتمل بر .