كشاف الفهارس - السيد محمد باقر حجتى - الصفحة ١٨١
فشرده ء رديه ء اين دانشمندان بر گولدزيهر:
مى توانيم مضامين رديه أي را كه اين دانشمندان بر گولدزيهر وارد ساختند چنين فشرده سازيم:
الف. شيوع ورواج پديده ء قراآت قرانى قبل از زماني روى داد كه هنوز مصاحف امام نگارش نشده بود، ودر نقل وروايت قرآن كريم بر محفوظات مردم آشناى به قرآن تكيه مى شد، ولذا بر مصاحف ونوشته هاي قرآني در رابطه با قراآت اعتماد نمى كردند (1).
ب. توجه به قرائت ومساعي مربوط به آن نيز پيش از پيدايش نقطه واعراب انجام گرفت.
ج. قراآت براساس نقل وروايت مبتنى بوده است، همانگونه كه ضمن بحث مربوط به (مآخذ ومنابع قراآت) راجع به آن گفتگو كرديم.
* مؤيد ديگر مردودبودن نظريه ء گولدزيهر سخن ابى شامه در شرح گفتار شاطبى است. شاطبى در كتاب خود ضمن ابياتى، اين مصراع را آورده است:
(وايلاف كل وهو في الخط ساقط) ابى شامه در همين شرح كه به إبراز المعاني نامبردار است مى نويسد:
همه قراء سبعه در قرائت خود، ياء را در كلمه ء دوم، يعنى در (ايلافهم رحلة) اثبات كرده اند، در حاليكه اين ياء در كتابت مصحف، محذوف مى باشد. ونيز همين ياء در كلمه ء اول اين سوره از لحاظ نگارش، ثابت است. ودر هر دو مورد، الفى كه پس از لام (ايلاف) تلفظ مى شود در خط مصحف وجود ندارد بدينصورت:
(1 - لا يلف قريش 2 - الفهم ((2).
قراء بالاتفاق (ايلاف) دوم را با ياء قرائت كرده اند، در حاليكه اين كلمه در رسم الخط فاقد ياء مى باشد، اما در مورد (ايلاف) اول - با وجود اينكه از لحاظ رسم الخط، داراى ياء مى باشد - اختلاف نظر دارند.
اين نكته، كار اين قراء را - كه در قرائت خود فقط به روايت صحيح تكيه مى كردند - تأييد مى كند.
* بجا است در اينجا گفتار صفاقسى را ياد كنيم، چرا كه وى مى گفت: (ابن الحاج در كتاب المدخل گفته است: براى احدى جائز نيست آنچه در مصحف آمده است قرائت كند مگر آنكه قرائت قرآن كريم را بر وجه صحيح آن فراگيرد، ويا آنكه رسم الخط مصحف ونيز قراآتى را كه مخالف با رسم الخط مصحف مى باشد بياموزد. واگر نه راهى راكه بر خلاف اجماع امت اسلامي است در پيش گرفته است).
وهمو در همين كتاب گفته است: لازم نيست تلاوت قرآن كريم با رسم الخط آن سازگار باشد، زيرا رسم الخط - اگر چه يك سنت قابل اتباع است - لكن گاهى تلاوت وقرائت با آن سازگار، ونيز گاهى ناسازگار مى باشد.
بنگريد كه چگونه كلمه ء (جائ) (3) را با الفى قبل از ياء، وكلمه ء (لااذبحنه) (4) ونيز (لا اوصغوا) (5) را با الفى بعد از (لا) مى نگارند. امثال اين نمونه ها در قرآن كريم فراوان است.
ابى شامه نيز مى گويد: قرائت، عبارت از نقل وروايت است. آنچه از قراآت منقوله اگر موافق رسم الخط مصحف باشد از قراآت ديگر اقوى است، اما پيروى ازصرف رسم الخط - تا وقتى كه روايت آنرا تأييد نكند - واجب نيست (6).
د. گولدزيهر در صدر وذيل سخن خود، گرفتار تناقض گوئى است، ولذا دكتر عبد الرحمن سيد مى گويد:
گولدزيهر، سخن خود را درباره ء قراآت با مطلبي به پايان مى برد كه از رهگذر آن، نتايجى را - كه به دست مى آورد - ويران مى سازد. أو از على (كرم الله وجهه) نقل كرده - وقتى از أو راجع به تغيير وتحويل آيه أي به آن معنائى كه

1. النشر. 1 / 6. 2. إبراز المعاني، ص 406. 3. سوره ء زمر، آيه ء 69. 4. سوره ء نمل، آيه ء 21. 5. سوره ء توبه، آيه ء 47.
6. إبراز المعاني، ص 406.
(١٨١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 176 177 178 179 180 181 182 183 184 185 186 ... » »»