صاحب الحدائق الناضرة به همين مطلب اشاره كرده است:
(استاد ما (1) شهيد ثانى در شرح الرسالة الالفية - در اشاره به قراآت سبع - مى گفت: همه ء اين قراآت از سوى خداوند متعال است كه آنها را روح الامين بر قلب سيد المرسلين (صلى الله عليه وآله وسلم) - به منظور تخفيف و تسهيل بر امت اسلامي - نازل كرده است) (2).
6. عارى بودن مصاحف امام از نقطه واعراب، واجتهاد قراء ششمين منشأ اختلاف قراآت عبارت ازهمين دوامر است، به خصوص آن قراآتى كه به اجتهاد قراء مبتنى بوده و روايتي درباره ء آنها ديده نمى شد. دو عامل يادشده را بايد از عوامل اختلاف قراآت - البته از ديدگاه كسانى امثال گولدزيهر - برشمرد، گولدزيهر مى گفت:
(پيدايش بخش عمده أي از اين اختلافات از خصوصيات خط عربي ريشه مى گيرد. خطى كه پيكره ء نبشتارش، اندازه هاي مختلف صوتي را پيش مى آورد، اندازه هاي مختلفى كه پى آمد اختلاف نقطه هائى مى باشد كه روى اين پيكره ويا زير آن قرار مى گيرد، ويا پى آمد شمار مختلف اين نقطه ها است [كه مصاحف اوليه فاقد آنها بوده است].
حتى با تساوى اندازه هاي صوتي نيز اين اختلاف پيش مى آمد. اختلاف حركات منجر به اختلاف مواضع كلمه از لحاظ اعراب گرديد، وهمين امر موجب مى شد كه در دلالت كلمه نيز اختلافي پديد آيد.
بنابراين اختلاف آرايش وتجهيز خط به وسيله ء نقطه ها، ونيز اختلاف حركات - كه مصاحف اوليه فاقد آنهابوده است - دو عامل اوليه در پيدايش اختلاف قراآت در متنى گشته كه اصلا فاقد نقطه بوده ويا دقتي در نقطه و اعراب گذارى آن به كار نرفته است) (3).
پيروان نظريه ء گلدزيهر:
در ميان معاصرين دو تن از دانشمندان تحت تأثير نظريه ء گولدزيهر قرار گرفتند:
1. ابراهيم ابيارى كه ما قبلا نظريه ء أو را در مبحث (تعريف قراآت) بازگو كرده وبه نقد آن پرداختيم.
2. دكتر جواد على كه تحت تأثير نظريه ء گولدزيهر مى گفت: (اختلاف قراآت از رسم الخط قرآن كريم سرچشمه مى گيرد) (4).
دانشمندانى كه به نقد نظريه ء گولدزيهر پرداختند:
1. عبد الوهاب حموده در كتاب القراءات واللهجات، فصل دهم.
2. محمد طاهر كردى در كتاب تاريخ القرآن ذيل عنوان (الرد على الافرنج القائلين باستنباط القراءات عن الرسم).
3. دكتر عبد الرحمن سيد ضمن بحث خود تحت عنوان (كولدتسيهر والقراءات) كه در مجله المربد يكى از نشريات دانشگاه بصره، سال اول، شماره ء اول، چاپ ومنتشر شد.
4. شيخ عبد الفتاح قاضى در كتاب القراءات في نظر المستشرقين والملحدين.
5. لبيب السعيد در كتاب المصحف المرتل.