كشاف الفهارس - السيد محمد باقر حجتى - الصفحة ١٧٧
2. تنوع واختلاف تقرير وتأييد نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در برابر قرائت مسلمين:
ابن قتيبه مى گفت:
(از جمله اموري كه خداوند متعال به منظور تسهيل وتوسعه بر امت اسلامي مقرر نمود اين بود كه رسولش را مأمور كرد به مردم اعلام كند هر گروهى مى توانند قرآن كريم را مطابق لهجه ولغت ومتناسب با عادتشان قرائت كنند.
هذلي، (حتى حين) را - كه در آيه ء 35 سوره ء يوسف آمده است - (عتى حين) قرائت مى كرد، چرا كه اين قوم، (حتى) را (عتى) تلفظ مى نمودند.
اسدي، كلمات زير را به كسر تاء قرائت مى كردند:
(تعلمون، 33 بقره). (تعلم 106 بقره). (تسود وجود، 106 سوره ء آل عمران). وهمچنين اين قبيله در آيه ء 60 سوره ء يس (ألم أعهد اليكم) را به كسر همزه: (إعهد) قرائت مى كردند.
تميمي، كلمات را مهموز مى خواند.
قرشي ها، بدون همزه قرائت مى كردند، يعنى قرائت آنها همراه با تسهيل بوده است.
قبيله ء ديگر، حرف ياء در (وإذا قيل لهم..) (بقره / 11) و (غيض الماء) (ضمن آيه ء 44 سوره ء هود) را با اشمام ضم به كسر قرائت مى كردند. ونيز ضمن آيه ء 65 يوسف: (هذه بضاعتنا ردت الينا) كلمه ء (ردت) را با اشمام كسر به ضم مى خواند، وهم چنين ضمن آيه ء 11 يوسف: (مالك لا تأمنا..) با اشمام ضمم به ادغام قرائت مى كردند. واين گونه قراآت از مواردي است كه زبان بدان يارى نمى دهد.
اگر هر يك از قبيله ها موظف مى شدند كه از لغت ولهجه وآنگونه أي كه زبانشان بدان مأنوس ومعتاد است دست بردارند، آنهم زبانى كه از كودكى باآن عادت كردند اين وظيفه بر آنها دشوار مى گشت، وبايد از پس آزمون بسيار سنگينى بر مى آمدند كه در توان آنها نبوده است، ونيز اداء چنين وظيفه جز پس از ترك عادت امكان پذير نمى بود. لذا خداوند براى مردم توسعه أي در امر لغات فراهم آورد، چنانكه در امر دين تكاليف را بر آنان آسان گرفت) (1).
3. اختلاف نزول: صاحب كتاب المباني به اين نظريه در مقدمه ء همين كتاب گرايش دارد. وى مى گويد:
(وجه سوم از قراآت وجهى است كه بر حسب اختلاف نزول، مختلف مى گشت، چرا كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) قرآن كريم را به وسيله ء جبرائيل (عليه السلام) در هر ماه رمضان عرضه وبا أو مقابله مى نمود، و اين كار پس از آن زماني صورت مى گرفت كه آنحضرت به مدينه مهاجرت كرد. اصحاب از آنحضرت وجوه قراآت هر عرضه ومقابله را فرا مى گرفتند. پاره أي از اين اصحاب بر يك حرف، وپاره أي ديگر بر يك حرف ديگر قرائت مى كردند تا آنكه خداوند متعال آنرا مشمول لطف خويش قرار داد وآنها را بر قراآتى - كه در آخرين عرضه ويا در عرضه سوم وچهارم اعلام شد - متحد ساخت، واز آن پس جز در حروف معدود ويا الفاظ نزديك به هم، اختلاف زيادي باقى نماند. اختلافاتي كه مربوط به حروف هجاء بوده ومردم نيز در مورد آن متحد گشتند آنها را اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) - هنگامى كه مصاحف را مى نوشتند - در آنها وارد ساختند تا از ميان نرود. به همين جهت مصاحف اهل شام وعراق وحجاز فقط در حروف معدودى - كه از آنها در مبحث قبل ياد كرديم - داراى اختلاف گشت) (2).

١. تأويل مشكل القرآن ص ٣٠. ودر چاپ سوم، ص ٣٨ - ٤٠. ٢. مقدمتان في علوم القرآن، ص 170 - 171.
(١٧٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 172 173 174 175 176 177 178 179 180 181 182 ... » »»