كشاف الفهارس - السيد محمد باقر حجتى - الصفحة ١٩٢
چشمگير بود. در زمان امير المؤمنين على (عليه السلام) لغزش مردم در قراآت گسترش فزونترى يافت كه آنحضرت، شاگرد خود ابى الاسود دؤلى را براى تأسيس قواعدى براى اعراب قرآن فراخواند. آنگاه در زمان عبد الملك بن مروان، حجاج بن يوسف ثقفي كه والى أو در عراق بود براى نقطه گذارى قرآن همت گماشت، واين كار به دست نصر بن عاصم ليثى، ويحيى بن يعمر عداونى - كه هر دو به سال 90 ه‍. ق از دنيا رفتند - انجام گرفت. وايندو از دانشمندان مشهور واز نحويين وقراء موثق به شمار مى رفتند.
در كتاب شرح ما يقع فيه التصحيف والتحريف از ابى احمد عسكري آمده است:
(روايت شده كه سبب انگيزه ء نقطه گذارى، يعنى پياده كردن اعراب در قرآن اين بود كه مردم در گذشته حدود چهل واندى سال تا زمان خلافت عبد الملك بن مروان، قرآن كريم را در مصاحفى قرائت مى كردند كه طبق رسم الخط مصحف عثماني نگارش شده بود، آنگاه تصحيف ولغزش در قرائت رو به ازدياد نهاد ودر عراق گسترش يافت. حجاج بن يوسف ثفقى از كتاب درخواست كرد براى اين حروف متشابه وهمانند با يكديگر [از قبيل باء، وتاء وثاء وياء.. وامثال آنها] علامات ومشخصاتي را وضع وابتكار نمايند) (1).
كار اين علماء به نقط وشكل - يعنى نقطه گذارى قرآن به منظور ارائه ء اعراب ونيز نقطه ها وعلامات حروف متشابه - محدود بود، بودن اينكه هيچگونه دگرگونى در شكل كلمه ايجاد كرده باشند. بنابراين آن كلماتي كه ميان رسم الخط آن، وروايت مربوط به قرائت آن اختلاف وجود داشت به همان حالت نخستين مصاحف امام باقى ماند. وبراى شناخت قرائت چنين كلماتي همواره به روايت وكتب مربوط به رسم الخط قرآن مراجعه مى شد. مانند (جائ = جيئى) (2) در مصحف مكه، و (لااذبحنه) (3) با افزودن الف اول در تمام مصاحف.
اين كار نيز به خاطر حزم واحتياط انجام گرفت تا مجالي براى ايجاد دگرگونى در قراآت به وجود نيايد.
چنين به نظر مى رسد كه نقط وشكل، واعجام - كه اولى ودومى به معنى نگارش مسخصات اعراب، وسومى به معنى رفع ابهام از راه نقطه گذارى حروف متشابه ويا نگارش ويژه أي براى تشخيص حروف متشابه مى باشد - تابع روش اهل منطقه أي بود كه مصحف بدانجا فرستاده شد، ونيز تابع قرائتي بود كه از فرستادگان عثمان فراگرفته بودند.
پس از نقط وشكل واعجام مصاحف، مرحله ء استنساخ مصاحف با رنگهاى مختلف فرا رسيد، به اين معنى كه مصحف را طبق يكى از قراآت سبع با رنگ خاصى مى نگاشتند، وقراآت ديگر را با رنگى ديگر تا ميان آنها تفاوتى به وجود آيد، چون ديدند كلمات قرآن پس از پياده كردن نقط وشكل واعجام صرفا پذيراى يك قرائت است و نمى تواند قابل انعطاف باشد (4).
پس از آنكه كار اهل مغرب - در نگارش قرآن - بر طبق روايت حفص استقرار يافت، قراآت حفص را با مركب سياه مى نوشتند، وقراآت ديگر را با رنگ سرخ كتابت مى نمودند (5).
چاپ قرآن اولين چاپ قرآن كريم در مصر - مطابق قواعد رسم الخط قرآن - به سال 1308 ه‍. ق از سوى شيخ (استاد) رضوان بن محمد مخللاتى انجام گرفت (6).
وپس از آنكه پاره أي از زمينه هاي اختلاف، در نگارش آن پديد آمد از سوى لجنه أي كه وزات فرهنگ مصر

1. الحياة العلمية في الشأم، ص 35 نقل از التصحيف والتحريف: عسكري، ص 13. 2. در سوره ء زمر، آيه ء 69.
3. در سوره ء نمل، آيه ء 21. 4. غيث النفع، ص 38. 5. رك. روضات الجنات، ص 263.
6. السبيل إلى ضبط كلمات التنزيل، ص 57.
(١٩٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 187 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 ... » »»