كشاف الفهارس - السيد محمد باقر حجتى - الصفحة ١٧٢
وجود ندارد. علماء از چنين قرائي خرده نگرفتند، چرا كه خواستند در قرائت توسعه أي به وجود آورند.
چنين قرائتي، نقل ودست به دست شد، وبعضي از قراء به همان صورت قرآن را قرائت كردند. گويند: انس بن مالك آيه ء دوم سوره ء (انشراح) را بدينگونه مى خواند: (وحللنا علك وزرك). [به جاى (وضعنا) كلمه ء (حللنا) را قرار داد كه تغييري در معنى ايجاد نمى كرد]. كسى هم انكار نمى كند كه اين نوع قرائت در پيش روى رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) انجام گرفت، وآنحضرت نيز در مقام رد وانكار آن بر نيامد) (1).
البته اين مسأله از مسائل مورد اختلاف ونزاع ميان اهل سنت مى باشد (2).
عقيده ء جمهور راجع به (قياس مقبول) در قراآت:
جمهور برآنند كه (قياس مقبول) در قراآت جائز نيست، زيرا صحت روايت درهر نوعي از انواع قرائت، شرط است، چرا كه قياس يك (حجت ظنى) است كه نمى توان به آن - به عنوان اصل ومأخذ - تكيه كرد، مگر آنكه دليل خاصى از كتاب، يعنى قرآن ويا سنت ويا عقل، اتكاء به آنرا تأييد كند. در كتاب وسنت دليلى ديده نمى شود كه بتوان بر اساس آن به (قياس مقبول) - كه يك حجت ظنى است - در رابطه با قراآت تكيه نمود. اما عقل، بايد گفت: كه خود مانع از قياس در قراآت است، زيرا قرآنيت قرآن كريم جز با دليلى كه به يقين منتهى گردد قابل اثبات نيست.
نظريه ء دكتر طه حسين درباره ء مصادر قراآت:
وى معتقد است: مأخذ قراآت، عبارت از لهجه هاي مختلف عربي است. أو در اين باره مى نويسد:
(در اينجا سزا است تأمل كنيم، چرا كه گروهى از رجال دين به اين نتيجه رسيدند: قراآت هفتگانه را به حكم تواتر، جبرائيل (عليه السلام) بر قلب پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) نازل كرد، ولذا منكر اينگونه قراآت را بايد - بى هيچگونه ترديدي - كافر برشمرد!.
رجال دين در مقام استلال بر اين سخن، دليلى جز آن روايتي كه در صحيح بخارى آمده است در اختيار ندارند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: (أنزل القرآن على سبعة أحرف).
اما حق سخن اين است كه اين قراآت هفتگانه را - چه در مجموع وچه در مورد بعضى از آنها - نبايد در زمره ء وحى تلقى كرد، ونمى توان منكر اين قراآت را كافر ويا فاسق ويا از نظر دينى مخدوش برشمرد، بلكه مصادر قراآت سبع عبارت از اختلاف لهجه هاي عربي است) (3).
رد نظريه ء طه حسين:
طه حسين از كجا به اين نتيجه رسيده كه علماء براى اثبات تواتر قراآت سبع به حديث (أنزل القرآن على سبعة أحرف) استدلال كرده اند؟
ارتباط وپيوند اين حديث با مسأله قراآت فقط در اين جهت محدود است كه پاره أي از علماء - اشتباها - بر آن شدند (أحرف سبعه) را كه در حديث مذكور آمده به قراآت سبع تفسير كنند تا ثابت شود اين قراآت برخوردار از قرآنيت است. علماء نخواسته اند از رهگذر روايت مذكور، مطلبي فراتر از اين را استنتاج نمايند.
أبو شامة ء مقدسي به همين مطلب اشاره كرده ودر مقام نقد كوشش علما، در تطبيق (سبعة أحرف) با قراآت سبع برآمده، وكوشش آنها را مردود اعلام كرده است.

1. مقدمتان، ص 170. 2. النشر 1 / 17. 3. في الادب الجاهلي، ص 95، 96.
(١٧٢)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 167 168 169 170 171 172 173 174 175 176 177 ... » »»