* پس از تمهيد اين مقدمه مى توانيم به آخرين نتيجه در اين بحث دست يابيم، وآن اين است كه اركان قرائت ع متواتر عبارتند از:
1. صحت سند.
2. مطابقت با رسم الخط مصحف.
3. موافقت با قواعد زبان عربي.
ظاهرا نيازى نداريم كه اركان قراآت معتبر را به آنچه ابن الجزرى ياد كرده است مقيد سازيم، به ويژه پس از آنكه عرف واصطلاح قرائي در جهت همان هدفي كه در مدنظر ابن الجزرى بوده استقرار يافته است، ونيز پس از آنكه عرصه ء قواعد زبان عربي تا آنجا توسعه يافت كه با تمام قراآت متواتره مى توانست هماهنگ به نظر رسد، و نيز عرف قرائي در شناخت رسم الخط بر محور رجوع به روايت ونيز رجوع به گفته هاي دانشمندان رسم الخط مصحف - كه كلمات قرآن كريم را از نظر شيوه ء نگارش ضبط كرده اند - استقرار يافته بود.
دو مقياس ديگر: سزا است در اينجا به ظهور دو مقياس ديگر در اعتبار قراآت اشاره داشته باشيم كه در زمان ابن مجاهد از سوى دو نفر از مقرئين معاصر وى اظهار شده است، كه عبارتند از:
1. ابن شنبوذ (م 327 ه. ق):
الف. صحت سند.
ب. موافقت با قواعد زبان عربي.
2. ابن مقسم (م 354 ه. ق):
الف. مطابقت با رسم الخط مصحف.
ب. موافقت با قواعد زبان عربي.
اما بايد يادآور شد كه اين دو مقياس در مهدى كه زاده شدند از دنيا رفتند، چون ابن شنبوذ مطابقت بارسم الخط مصحف را از شرائط قراآت معتبر ملغى كرد، وابن مقسم شرط صحت سند را مورد غفلت قرار داد، وهريك از آندو، يك شرط از شرايط اساسى را در اعتبار قراآت مطرح نكردند.
توضيحي درباره ء اركان سه گانه ء قراآت معتبر 1. صحت سند يا روايت قرائي 2. مطابقت با رسم الخط 3. موافقت با قواعد زبان عربي.
الف. ميان علماء در اينكه صحت سند روايت در قراآت معتبر شرط است هيچگونه اختلافي وجود ندارد، بلكه اختلاف آنها به سطح درجه ء صحت سند مربوط مى شود، كه در اين زمينه نظرياتى از سوى علماء اظهار شده است:
1. شهرت مفيد علم، كه از آن به (استفاضه) تعبير مى كنند. نظريه ء مذكور عبارت از رأى محققان پيشين مى باشد كه آنها در اعتبار قراآت شرط كرده اند بايد روايات مشهورى آنها را تأييد نمايد واين روايات از لحاظ درجه ء شهرت بتواند مفيد علم باشد.
2. تواتر كه رأى جمهور علماء است.