هزاران دانشمند علم قراآت - از لحاظ صحت نقل وروايتش تأييد كرده اند).
اما ابيارى مى گويد:
ما نمى توانيم تأويلات فراوانى را - كه قراء ارائه كرده اند، ودر نتيجه ء آن احيانا يك كلمه قابل تحمل بيست ويا سى وجه ويا بيشتر مى گردد - صحيح بدانيم، حتى طرق اين قراآت تنها در مورد قراآت عشر به نهصد وهشتاد مى رسد.
تحقيقا اين تأويلات عديده نتيجه ء اجتهاد قراء بوده كه مى توان آنرا اسراف وتجاوز از حد در اجتهاد واستنباط دانست. اگر ما دنباله ء سخن زمخشرى را در مورد قراء تعقيب كنيم، مى بينيم موارد زيادي از قراآت آنها را مردود اعلام كرده وپذيراى آنها نشده است.
بدينسان ابن قتيبه آمار فراوانى از اين قراآت مردود را نشان داده است. وى در اين باره مى گويد:
(از اين طبقه به ندرت افرادي ديده مى شوند كه در وجه قرائت خود از غلط واشتباه مصون باشند) (1).
اگر امكاناتي به وجود آوريم كه چنين قراآتى به حيات خود ادامه دهند مانند كسانى هستيم كه مى خواهيم از ايده وهدف جمع آورندگان قرآن در زمان عثمان كه با راهنماييهاى امير المؤمنين (عليه السلام) بوده، [وهمچنين از هدف امير المؤمنين على (عليه السلام) كه قبل از عثمان دست اندر كار جمع وتدوين قرآن كريم شده است] تمرد كنيم، ونيز چنان است كه درصدد آن هستيم از مقصد صحابه به يكسو رويم، هدف همه ء آنها اين بود كه تلاوت قرآن كريم از يكنواختى ووحدت [در قراآت صحيح] برخوردار گردد، ومردم قرآن را به يك روش قرائت كنند. اين سخن بر اين فرض است كه چنين قراآتى نتيجه ء اجتهاد قراء بوده ونگارش مصحف وپياده نكردن مشخصات املايى -، از قبيل نقطه گذارى حروف متشابه وإعراب گذارى - باعث پديد آمدن پاره أي از اينگونه قراآت گرديد (2).
نقد نظريه ء ابيارى:
بايد يادآور شد كه ابيارى درست به مفهوم طريق ويا (طريقه) پى نبرده است. طريق، عبارت است از نسبت قرائت به راوي، كه أو از راوي ديگر نقل مى كند، ونمى توان مفهومي بيش از اين، از عنوان (طريق) استفاده كرد، به همين دليل، علما، نسبت قرائت را به ائمه ء قرائت وكساني كه پس ازآنها قرار دارند، به چهار بخش تقسيم كرده اند:
1. قرائت: عبارت از اين است كه به يكى از قراء منسوب گردد، مانند (قرائت نافع).
2. روايت: در صورتي است كه قرائت را به راوي يكى ازقراء نسبت دهند، مانند روايت قالون از نافع.
3. طريق: يعنى موردى كه قرائت از راوي - كه أو از راوي قارى نقل مى كند - روايت كند، مانند طريق ابى نشيط از قالون، واو از نافع.
4. وجه: عبارت از قرائتي است كه به انتخاب واختيار قارى منسوب باشد (3).
هر يك از اين انواع چهارگانه بايد برخوردار از تعددو تكثر باشد تا اسناد آن به حد (تواتر) ويا دست كم به (استفاضه) برسد.
انحصار طرق قراء عشره در چنين عددو شمار را بايد به عنوان نوعي انتخاب قراء - در طول تاريخ قرائت - دانست، زيرا منحصر ساختن طرق قرائت با توجه به اختلاف زمانها ومنطه دشوار، وعملا ناممكن است.