جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٩١
في كل وجه من وجوه الخير وقال: ان احتجت الى شيئ من مالى او من غلته فانا احق به. إله ذلك وقد جعله لله كيف يكون له؟ فاذا هلك الرجل يرجع ميراثا او صدقة؟ قال: يرجع ميراثا على اهله ". (1) وصحيحه ديگر اسماعيل بن الفضل - كه باز ابان در سند او هست - " عن ابى عبد الله (ع) قال: من اوقف ارضا ثم قال ان احتجت اليها فانا احق بها، ثم مات الرجل، فانها ترجع الى الميراث. (2) و وجه استدلال اين است كه معنى رجوع به ميراث اين است كه پيش از موت داخل صدقه بوده است و وقف بوده و مال او نبوده. و بعد مردن، اين مال بر مىگردد از وقف بودن و حبس بودن، و داخل مالى مىشود كه از او ميراث مىبرند.
و گاه است كه توهم اين شود كه سؤال راوى از صحت اين وقف بود در حال حيات. پس هر گاه اين را جواب از حال مال بعد موت بگيريم، جواب مطابق سؤال نمىشود. پس حمل مىكنيم جواب را بر معنى مجازى كه با بطلان بسازد، و حكم ما قبل موت و ما بعد، همه ظاهر شود. پس مراد از " يرجع ميراثا " اين است كه آن مال از ملكيت او بيرون نرفته اصلا. و اين توهم دورى است. به جهت اينكه اين مجاز كمال بعد دارد، ولفظ را از حقيقت بيرون بردن بدون ضرورت وجهى ندارد.
و به همين اشاره كه از لفظ " رجوع " مستفاد مىشود به او جز بيانى، جواب از صحت وقف و حبس بودن و ميراث بودن بعد موت، همه ظاهر مىشود. و مؤيد آن است صحيحه دومى كه در آن سؤالى مذكور نيست و همان كلام امام (ع) مذكور است كه معلوم مىشود از اعتبار قيد اخير كه لفظ " ثم مات الرجل " باشد، اينكه حكم " فانها ترجع الى الميراث " از براى حكم ما بعد موت است و در ما قبل آن اشكال نبوده.
وعدم اشكال واحتياج به ذكر آن قيد، يا به سبب ظهور بطلان در حال حيات بوده و اشكال در بعد ممات بوده، يا به سبب ظهور صحت و حبس بودن در حال حيات

(٩١)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 ... » »»
الفهرست