جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٤٩٨
عده امه دو حيض است، مثل صحيحه محمدبن مسلم (عن الباقر - ع - قال عدة الامة حيضتان، وقال: اذا لم تكن تحيض فنصف عدة الحر) 1. وصحيحه عبد الله [بن] مسكان از سليمان بن خالد عن الصادق (ع). 2 وصحيحه محمدبن قيس عن الباقر (ع). 3 و لكن بر اين استدلال وارد است اولا اين كه صحيحه زراره دلالت دارد بر تشبيه عده متعه در شهور به عده امه، نه در حيض وطهر. هر چند ممكن است دفع آن به اين كه اعتبار به عموم كلمه (ما) است نه خصوص محل، با وجود اين كه در اخبار وارد شده است (متعه ها به منزله كنيز هايند) 4. و لكن بعد خالى از اشكال نيست. و ثانيا اين كه (قول به اين كه عده كنيز دو حيض است) قول ابن جنيد است و آن نادر است. و مشهور اين است كه عده كنيز دو طهر است. چنان كه حسنه زراره (به ابراهيم بن هاشم) دلالت دارد بر آن (عن الباقر - ع - قال: سألته عن حرتحته امة، او عبد تحته حرة، كم طلاقها وكم عدتها؟
فقال: السنة في النسا في الطلاق، فان كانت حرة فطلاقها ثلاثا وعدتها ثلاثة اقرا، و ان كان حرتحته امة فطلاقه تطليقتان وعدتها قرئان). 5 و ظاهر اين است كه مراد از (قر) طهر باشد به قرينه مقام، چون مراد از (ثلاثة اقرا) سه طهر است و به سبب اخبار بسيار كه تفسير كرده اند قر را على الاطلاق به طهر. پس بايد حمل كرد قول ابن جنيد را بر اين كه مراد دخول در حيض دوم است به جهت تحصيل علم به انقضاى طهر. و شايد سر اين كه دو طهر قرار يافته با آن كه مقتضاى قواعد و اخبار ايشان در اين امور تنصيف است در رق نسبت به حر، عدم امكان حصول علم است به نصف طهر الا به تمام آن، پس دو طهر اعتبار شده است. بلى مىتوانيم با قطع نظر از صحيحه زراره به سبب اجمال آن، استدلال كنيم بر مختار به صحيحه اسماعيل بن الفضل الهاشمى طولانى كه در آنجا درج است كه عبد الملك بن جريح گفت كه (عده امه دو حيض است) و حضرت صادق (ع) تصديق او كرد. و از كتاب بحار الانوار نيز نقل شده حديث صحيحى از كتاب حسين بن سعيد كه دلالت دارد بر اين كه عده او دو حيض

١ و ٢ و ٣ - همان مرجع: باب ٤٠ ح ٣، ٤، ٥.
٤ - همان مرجع: باب ٥٢ ح ٢.
٥ - همان مرجع: باب ٤٠ ح ١.
٦ - همان مرجع: باب ١٤ ح ١ - تا - ٩.
٧ - وسائل: ج ١٤، ابواب المتعة.، باب 4 ح 8.
(٤٩٨)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 493 494 495 496 497 498 499 500 501 502 503 ... » »»
الفهرست