جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٤٩٤
316: سؤال: مخالفت امر زوج در هر باب موجب نشوز است؟ يا مخصوص است مخالفت در امر وقاع؟.
جواب: منحصر نيست نشوز در مخالفت در وقاع. بلكه نشوز متحقق مىشود به خروج از اطاعت او [در] آنچه خدا بر او واجب كرده. مثل ترك مقدمات استمتاع و خلاف خواهش زوج كردن در تنظيف وتزيين و آنچه مدخليت در استمتاع و لذت بردن از او، دارد. و همچنين متحقق مىشود به بيرون رفتن از خانه بدون اذن. ونشوز به مجرد (فعل خلاف طاعت) حاصل مىشود هر چند ملكه نشوز حاصل نشود. و خروج نشوز گاه است به مجردترك آن فعل، حاصل مىشود. واست كه موقوف است بر ترك ملكه، مثلا گاه است يك بار از خانه زوج بدون اذن به خانه پدر رفته. همين كه برگشت به خانه زوج، رجوع به طاعت مىشود. و گاه است كه مكرر بى اذن شوهر بيرون مىرود و آن را شيوه خود قرار داده. پس از براى چنين زنى در حالى كه در خانه زوج است نفقه نيست، تا توبه كند ورجوع كند از آن، والله اعلم.
317: سؤال: بفرمايند در خصوص زنانى كه (قرن) يا (عقد) يا (رتق) يا آن كه مخرج بول و حيض يا غايط يكى شده باشد، يا زنى كه خنثى باشد. آيا در مجموع اينها بايد شوهرشان مهر به ايشان بدهند؟ يا آن كه بى مهر فسخ نكاح مىكند؟.
جواب: در عيوب زن كه زوج به سبب آنها مسلط بر فسخ مىشود، هر گاه زوج قبل از دخول فسخ كند مهرى بر زوج لازم نيست. و خلافى در آن (ظاهرا) نيست، ودعوى اجماع بر آن شده، واخبارهم دلالت بر آن دارد. و اما هر گاه بعد از دخول باشد (يعنى بعد از دخول مطلع به عيب شود وفسح كند) اشهر واظهر اين است كه مهر مسمى در عقد را بايد بدهد. بلى هر گاه مدلسى در ميان باشد، يعنى كسى عيب آن زن را پوشانيده وتدليس كرده و او را به شوهر داده (خواه ولى او باشد، يا بيگانه) رجوع مىكند زوج به آن مدلس ومهرى كه داده پس مىگيرد، هر چند آن مدلس خود زوجه باشد. يعنى آن زوجه در اين وقت مستحق مهر نيست. پس اگر هنوز مهر را نداده به او نمىدهد. نه اين كه مىدهد و پس مىگيرد. هر گاه پاى تدليس در ميان نباشد وزوجه هم مطلع به عيب نباشد، در اينجا مستحق مهر است و به او رجوعى نمىشود. و اين مقتضاى قواعد و اخبار است.
و بدان كه: هر چند ظاهر اطلاقات اخبار و فتاوى (در جائى كه زوج رجوع به مهر
(٤٩٤)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 489 490 491 492 493 494 495 496 497 498 499 ... » »»
الفهرست