246: سؤال: دختر بالغه اى كه غير رشيده باشد و ولى هم نداشته باشد، مىتوان به جهت عمرو عقد نمود يا نه؟ -؟ و بر فرض آن كه عقد كرده باشند، آيا عقد او صحيح است يا نه؟ -؟ و بر فرض عدم صحت عقد آيا بايد تفريق شود يا نه؟ -؟ و هر گاه عمرو اطلاع نداشته باشد كه دختر مزبوره غير رشيده مىباشد، و دخول واقع شده، چه حكم دارد؟ و در صورت آن كه حاكم شرع حكم به تفريق كند صداق او چه صورت دارد؟.
جواب: هر گاه پدر و جد پدرى ندارد ولى او حاكم شرع است و بدون اذن او عقد صحيح نيست. و هر گاه شده باشد، تفريق مىشود. و هر گاه بعد از اطلاع حاكم شرع اجازه كند شايد صحيح باشد، و اگر نكند باطل است. و مراد از حاكم شرع مجتهد عادل است. وضعيفه با وجود جهالت حال مستحق مهر المثل است. و هر گاه زوج علم به حقيقت حال نداشته بوده است، پس هر گاه كسى تدليس كرده است و بر او عيب را پوشانيده و [او] فريب خورده است، رجوع مىكند به آنچه به آن زن داده از او پس مىگيرد، و از خود زن چيزى پس نمىگيرد. و اگر فرض شود كه آن زن خود تدليس كرده باشد مستحق مهر نيست.
اينها همه در وقتى است كه زن ديوانه نباشد بلكه همين سفيه و بى رشد باشد.
چنان كه صورت مسأله است ظاهرا. و هر گاه ديوانه بوده حكم او هم همين است به غير آن كه در اينجا تدليس از جانب زوجه متصور نيست.
247: سؤال: هر گاه شخصى زنى را به عقد خود در آورده. بعد از آن كه او را تصرف نموده آزارى به آن زوجه عارض شده كه باعث زايل شدن عقل آن زوجه بوده. و آن شخص مدتى به مداوا وادعيه كوشيده به گمان اين كه اين آزار حال عارض او شده. بعد از مدتى كه معلوم شده آن ضعيفه چند سال قبل از اين مصروعه بوده. و آن شخص نيز به ثبوت شرعى رسانيده كه اين ضعيفه قبل از اين صاحب آزار بوده.
و حال به متعلقان زوجه ادعا مىكند كه شما مرا فريب داده ايد در وقت تزويج مرا خبر نكرده ايد كه اين ضعيفه آزارمند مىباشد. و من كه اين قدر خرج او كرده ام به گمان اين كه در خانه خودم آزار دار شده، و حال كه فهميدم قبل از آن مريض بوده، حال اين زن را نمىخواهم. و متعلقان زوجه نيز حال قائلند كه قبل از اين زوجه آزارمند بوده. و حال چون كه تصرف شده و دخول واقع شده، در خصوص فسخ و لزوم اين عقد و صداقش چه مىفرمايند؟.