انكار مىكند. حكم آن را بيان فرمائيد.
جواب: به مجرد ادعاى مادر زوجه، رضاع ثابت نمىشود. و هر گاه شهود مقبول الشهاده از مردان عادل، يا زنان عادله، يا مردان و زنان عدول، كه در عدالت وعدم پسنديده حاكم شرع باشند و به تفصيل رضاع و عدد و ساير شرايط در نزد حاكم شرع شهادت بدهند، و ثابت شود، بعد از آن حاكم تفريق خواهد كرد. و اين بدون مرافعه حاكم نمىشود. والله العالم.
162: سؤال: اولا بيان كنيد كه هر گاه زن به عنوان جزم ادعاى مهر بر شوهر خود بكند - يا وارث او بر وارث زوج ادعا كند، يا وارث زوجه بر خود زوج ادعا كند، يا خود زوجه بر وارث زوج ادعا كند - و در همه صورتها مدعى عليه بگويد تو مهر ندارى چه بايد كرد؟. و فرقى ما بين مدخوله و غير مدخوله هست؟ يا نه؟.
ثانيا: هر گاه زوجه مهر نامه در دست دارد و به عنوان جزم ادعا مىكند به مطابق آن بر زوج، و شاهد زنده در ميان نيست و شوهر انكار اصل مهر مىكند. يا شوهر مرده باشد و ورثه او صغار باشند، يا منكر اصل مهر باشند، يا بگويند كه ما هيچ نمىدانيم، و همچنين هر گاه مهر نامه در دست وارث زوجه باشد و چنين دعوى كنند، چه بايد كرد؟.
ثالثا: هر گاه وارث زوجه ادعا كند بر زوج مهر را به محض اين كه غالب و متعارف اين است كه زن مهرى دارد و اداى آن ثابت نشده باشد و اقرار كند به اين كه من جزم ندارم به اشتغال ذمه زوج. يا آن كه مهر نامه در دست دارد نهايت به حقيقت آن مطلع نيست و علم و جزم به اين ندارد. و به غير آن كاغذ و طريقه متعارفه كه (هر زنى مهرى دارد) چيزى به دست ندارد. و هم چنين هر گاه وارث گمانى به استحقاق مهر در ذمه زوج دارد، يا آن كه خود آن زوجه بيش از گمان به اصل مهر نداشته باشد - مثل اين كه صغير بوده و پدر او را عقد كرده باشد - و مهرنامه هم ندارد، يا دارد نهايت به جهت او مفيد جزم نيست. چه بايد كرد؟.
و رابعا: هر گاه، زوجه يا وارث ساكت باشد و معلوم نباشد كه علم به حال دارد يا نه.
يا زوجه مجنونه باشد، يا وارث زوجه صغير باشد، يا غايب باشد و حال معلوم نباشد آيا استفسار لازم است از حال ساكت يا نه؟ -؟. و بر حاكم شرع لازم است استفسار حق مجنون و صغير و غايب يا نه؟ -؟. و هر گاه حاكم علم به ثبوت اصل مهر داشته باشد (اما در اين صورت كه وارث زوجه غايب يا مجنون يا صغير باشد، يا خود زوجه مجنونه باشد)