جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٣ - الصفحة ٢٨٩
اين حديث است. لاغير. (1) 146: سوال: ملك مشاعى ما بين زيد و عمرو و خالد است، و در دست آنها است.
و خالد عمرو را وكيل مىكند كه قسمت كنند آن ملك را. و عمرو به اصالت [از طرف] خود و وكالت خالد با زيد قسمت مىكند. و بعد سكينه زوجه خالد مىگويد كه ملك از خالد نبوده و از من بوده است. و من خالد راماذون نكرده‌ام در قسمت و توكيل غير. و مفروض اين است كه بعد از قسمت، زيد تصرفات در حصه خود كرده (از تعمير و بنا و غيره). آيا بر فرض ثبوت ملكيت سكينه وعدم ثبوت اذن، و اجازه او بعد قسمت، آيا قسمت صحيح است يا باطل؟ -؟ و بر فرض بطلان، غرامت آنچه زيد نقصان كرده در تعمير وغيره باكى است؟.
جواب: در صورت مزبوره قسمت باطل است. و غرامت بر عمرو است هر گاه در حين قسمت زيد جاهل بوده به مالكيت سكينه و عمرو عالم بوده. چون عمرو او را مغرور نموده و [زيد] به سبب قسمت اين نقصان را كشيده. و ظاهر اين است كه در اين صورت عمرو در غرامت رجوع به خالد نمىتواند كرد. و هر گاه عمرو جاهل بوده، غرامت متوجه به خالد مىشود. و هر گاه زيد خود عالم بوده به مطالب، در اين صورت غرامتى از كسى نمىتواند گرفت.
147: سوال: هر گاه زيد و عمرو مالى مشترك را قسمت كنند. و بعد زيد بگويد كه من مغبونم. آيا تسلط بر فسخ قسمت هست يا نه؟ -؟.
جواب: دعوى غبن در قسمت بر مىگردد به (دعوى غلط در قسمت). به اين معنى كه تعديل سهام نشده است. و در اين صورت به مجرد دعوى سخن او مسموع نيست و قول منكر غلط، مقدم است با يمين. مگر اين كه مدعى به اثبات برساند غلط را. به اين معنى كه دو نفر عادل صاحب وقوف بگويند كه در حين قسمت تعديل سهام نشده بوده است. و ثابت شود كه مدعى هم در آن وقت عالم به اين معنى نبوده و رضا نشده بوده

1: بديهى است با وجود عمومات و اطلاقات و (اصالة الاباحه) و (اصالة الجواز) و (اصاله الصحه) و... و...
علاوه بر اين كه بيانات سابقه تكلف بود همين قسمت اخير هم محض تكلف است. اعلى الله مقامه ورزقنا شفاعته.
(٢٨٩)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 284 285 286 287 288 289 290 291 292 293 294 ... » »»
الفهرست