خود را به امام برساند، خواه عمدا پس 1 افتاده يا سهوا يا به جهت عذرى مثل اين كه ازدحام صف، مانع از سجود شود تا امام برخيزد و مثل آن. و فرموده است كه اقتدا كردن فوت نمىشود به فوت شدن ركنى از نماز و نه بيشتر از ركنى در نزد ما. كه عبارت او مشعر به دعوى اجماع است. پس بنا بر اين بايد جايز باشد بجا آوردن سوره، بلكه قنوت نيز هر چند ركوع را با امام در نيابد، و لكن اظهر در نزذ حقير اين است كه ترك سوره را به جهت ادراك رجوع توان كرد، هر چند مسماى ركوع باد به ملاحظه صحيحه زراره، و لكن حمد را تمام كند، هر چند ركوع ركوع را با امام در نيابد و به هر حال، مراعات سوره مقددم است بر قنوت.
186 - سؤال: هر گاه مسبوق تشهد را فراموش كرد كه در ركعت سوم امام، بخواند و با امام بر مىخيزد و در قيام به خاطرش آيد و اگر برگردد ديگر به امام نمىرسد، آيا قصد انفراد بكند يا نه؟
جواب: بلى واجب است كه برگردد و تشهد را بخواند و قرائت يا تسبيح و ركوع و غيره را بجا بياورد، هر چند به امام نتواند رسيد و ركنى هم در ميان گذشته باشد و در هر جا كه ملحق مىشود خوب است و قصد انفراد در كار نيست.
187 - سؤال: هر گاه جمعى داخل مسجد شوند و جماعت اولى فارغ شده باشند و صفوف متفرق شده باشند، و لكن بعضى برجا باشند و اراده جماعت داشته باشند، خواه با جماعت اولى يا به رأسه، آيا اذان ساقط مىشود يا نه؟
جواب: بلى، اذان و اقامه هر دو ساقط مىشود، چون در ظاهر روايت ابى على (2) جوانى، همين است كه همين كه بعضى نشستهاند كافى است در سقوط. بعض، به يك نفر هم صدق مىكند، بلكه در روايت (3) ابى بصير كه معيار سقوط را عدم تفرق صف قرار داده