تفريع واستنتاج احكام جزئي را به عهده پيروان خويش گذارده اند (58). اين نكته را گاه حتى در پاسخ سؤالات أصحاب خويش خاطرنشان ساخته وبدانان تذكر مى داده اند كه پاسخ مسأله ايشان با روش استدلالي و اجتهادي از أصول كلى ومسلم حقوقى اسلامى قابل استنتاج و استنباط است (59). در برخى از روايات به روشنى تمام طرز اجتهاد صحيح و روش فقه استدلالي را بر أساس سنت شخصا پيروى نموده، و از اين راه تبعيت از اين شيوه را به ياران و أصحاب خويش آموخته اند (60).
2) دوره حضور امامان از نظر تنوع گرايشهاى اعتقادي ميان شيعيان و أصحاب أئمة، دوره اى كاملا ممتاز است. بسيارى از أصحاب أئمة و دانشمندان شيعي در آن اعصار متكلمانى برجسته بوده (61)، و آراء و انظار دقيقى در مسائل كلامي از برخى از آنان چون هشام بن الحكم وهشام بن سالم وزرارة بن أعين ومؤمن الطاق ويونس بن عبد الرحمن (از قرن دوم) وبزنطى و فضل بن شاذان (از قرن سوم) نقل شده است (62). بسيارى از مكتب هاى كلامي ديگر رايج در آن اعصار، در ميان متكلمان شيعي قرون أولية هوادار داشته (63) كه امروزه وجود چنين گرايشهايى در ميان شيعيان آن عصر با تعجب تلقى مى شود. دانشمندان متأخر از وجود همين گرايشها نتيجة گيرى كرده اند كه در مذهب شيعي جز در مورد پنج أصل بنيادى مذهب هر گونه نظر و رأى مستند به طرز تفكر شخصي آزاد ومجاز است (64).
اختلافات مكتبى در مسائل كلامي موجب پيدايش گروهها و دسته بنديهاى مختلف، وپديد