و مى بينم بر امرى اجتماع كرده ايد كه خداوند را خشمگين ساخته، و چهره أو را از خود گردانده ايد، كه نقمتش را بر شما واقع و از رحمتش دور ساخته، پس پروردگارمان خداوند خوبى بوده وشما بندگان بدى مى باشيد.
به طاعت و فرمانبرى اقرار كرده و به رسالت پيامبر ايمان آورديد، آنگاه بسوى فرزندان و خاندان او هجوم نموديد، و قصد كشتن آنها را داريد، ما از خداوند بوده و بسوى او باز مى گرديم، اينان گروهى هستند كه بعد از ايمان آوردن كافر شدند، پس گروه ستمكار از هدايت بدورند.
عمر سعد گفت: واى بر شما نگذاريد بيش از اين سخن گويد، أو پسر همان پدر است، به خدا قسم اگر تا فردا در ميان شما بايستد سخنش قطع نشده و از كلامش باز نايستد، پس شمر - كه لعنت الهى بر أو باد - پيش آمد و گفت: اى حسين چه مى گويى مقصد خود را به ما بفهمان، امام فرمود: مى گويم:
از خدا بترسيد و به كشتن من اقدام نكنيد، زيرا كشتن من بر شما حلال نبوده و بى احترامى به مقام من جائز نيست، من پسر پيامبر شما