فرج المهموم 2، 96 - 97 نجفى 482 = بحار 23 / 220 [ند سعد] اليقين 175 - 176 / 460 - 461 عنوان كتاب در الامان 1 ص 69 / الامان * * برگ 27 - پ / الامان * * * برگ 51 - پ " كتاب الواحد " ياد شده اما در الامان 2 والامان * [برگ 47 - پ] " كتاب الواحدة " آمده است. ابن طاووس در سعد (چنان كه از آن در نجفى وبحار نقل شده) از اين تأليف، به عنوان يكى از منابعى كه كلمات " الذين اصطفينا... " را در آيه 32 / فاطر اشاره به تمامى اولاد رسول الله [ص] مى داند ياد مى كند. اين مورد در سعد چاپى نيامده است.
مورد نقل شده در فرج المهموم 96 از آغاز اخبار مربوط به امام حسن [ع] مى باشد.
بنابراين ممكن است كه اين تأليف منقسم به ابواب متعددى بوده كه هر كدام متعلق به يك امام بوده است.
درباره هويت مؤلف ابهاماتى وجود دارد; به گفته نجاشى (ص 62 ش 144) مؤلف أبو محمد الحسن بن محمد [بن الحسن] بن جمهور العمى البصري است كه گر چه خود ثقه بوده اما از ضعفا روايت مى كرده است نجاشى نظرى را نقل كرده كه وى از پدرش موثق تر بوده است. اهميت معناى اين توضيح از فهرست طوسى روشن مى شود; در آنجا كتاب الواحدة را محمد بن الحسن بن جمهور يعنى پدر، نوشته كه برخى از تأليفات او رنگ غلو دارد (غلو وتخليط). الغضائري (از او در قهپائى 5 / 184)، نجاشى (ص 337 ش 901) وطوسى (رجال 387 ش 17) پدر را غالى و از كسانى كه از امام رضا [ع] روايت كرده شناسانده اند. ابن طاووس به تبع طوسى اين تأليف را به پدر نسبت مى دهد. يك شاهد در اثبات اين نسبت، برخى از قطعاتى است كه در مشارق الانوار رجب البرسى باقى مانده كه داراى عناصر غلو آميز است. از سوى ديگر قطعاتى از كتابي با عنوان كتاب الواحدة مربوط به امام هادى [ع] در دست است كه تنها پسر مى توانسته آن را تأليف كرده باشد (مق: طبرسي، اعلام صص 363 - 365; ابن شهر آشوب، مناقب 3 / 355; بحراني، معاجز 471 - 472). حدس آقا بزرگ بر اينكه دو تأليف يك نام داشته باشد كه پدر و پسر آن را تأليف كرده باشند; يا اينكه