كلمه را به معناى مصطلح آن به كار برده باشد. او دو روايت به نفع عمر بن عبد العزيز نقل مى كند و پس از آن بخشى از شرح حال مؤلف را از نجاشى (ص 405 ش 1073) نقل مى كند. روشن نيست تأليفى كه از آن نقل شده كداميك از تأليفاتى است كه نجاشى و طوسى (فهرست 194 ش 717) از او ياد كرده اند. ابن طاووس تأكيد مى كند كه او كاملا موافق ستايشى است كه از خليفه اموى (عمر بن عبد العزيز) شده است. مق: بطور كلى:
. 154 - 153. pp ", Interpretations ", Kohlberg 273. (*) (+) - كتاب / الشريف أبو عبد الله محمد بن على بن الحسن الحسنى البطحائي (زندگى در نيمه نخست قرن پنجم) اقبال 688 / 469 - 470 ابن طاووس در ضمن بحث از روز غدير خم، تعدادى از رخدادهاى معجزه آسايى را روايت مى كند كه وى در وقت زيارت امام على [ع] آنها را مشاهده كرده; و يادآور مى شود كه براى بيان همه ء آن معجزات كه آشكارا در آنجا اتفاق افتاده به مجلدى بزرگ نياز است. او مىافزايد: تأليفى از اين معجزات را أبو (در اقبال اشتباها " ابن ") عبد الله محمد بن على بن الحسن بن عبد الرحمن الحسنى نوشته و اسناد همه رواياتى كه در آنجا نقل شده آورده است. ابن طاووس مى گويد براى وى آسان خواهد بود كه كتاب مشابهى تأليف كند اما اظهار مى كند كه چنين كارى ضرورى نيست زيرا بيان او از معجزاتى كه شخصا مشاهده كرده بسيار جالبتر از بيان حوادثى است كه ديگران مشاهده كرده اند.
دربارهء مؤلفى كه مورد اشاره ابن طاووس است نك: النابس صص 170 - 172 و ارجاعات همانجا. فرض آقا بزرگ اين است كه مؤلف يك شيعه دوازده امامى بوده است. اما چند نفر از اعضاى خانوادهاش زيدي بوده اند (نك: النابس ص 121 - 122) و او خود مى توانسته زيدي باشد. وى چند كتاب نوشته از جمله " فضل الكوفه " كه نسخه خطى جزء نخست آن باقى مانده و نيز " فضل زيارة الحسين " كه نسخه خطى آن باقى مانده است. كتاب " فضل الكوفة " مى تواند مورد نظر ابن طاووس بوده باشد زيرا (بنا به