سپاسگزارم كه نسخههاى پاريس را با منقولات ابن طاووس تطبيق كرده است.
ابن طاووس از پسر عم جوان خود أبو منصور (مق: با رياض 5 / 517 به نقل از ملاحم) نقل مى كند كه او نسخه ء ناقص ترجمه ء عربي اصل فارسى را با تاريخ 556 كه بدست محمد بن محمد بن محمد بن عبد الرحمان الانماطى كتابت شده بدست آورده است. ابن طاووس از اين تأليف نقل كرده اما روشن نيست كه آيا آن را شخصا ديده يا تنها آنچه را پسر عمش نقل كرده نوشته است. موردى را كه ابن طاووس نقل كرده، مشتمل بر حوادثى است كه در سه قران آخرى قرانات دوازده گانه قمرى رخ خواهد داد. (براى اين اصطلاح نك: دائرة المعارف مقاله " قران " از: [Pingree. D]. اين حوادث به نزول عيسى، احياى دين و عبادت خداوند (نزل عيسى عليه السلام من السماء وتجدد الاديان و يعبد [بجاى وعبد؟] الرحمن). در اين مورد، تمايلات شيعى وجود ندارد اما در برابر، موردى كه برادر ابن طاووس، احمد از يكى از كتابهاى جاماسب نقل كرده (بناء المقالة الفاطمية ص 57) تمايل كاملا شيعى دارد زيرا بيان مى كند كه چگونه اصحاب پيامبر [ص] با وصى او مخالفت خواهند كرد. اما روشن نيست كه اين كتاب، با كتابى كه ابن طاووس از آن نقل كرده، يكى باشد. جاماسب در نقل ديگرى نيز كه جنبه ء شيعى دارد ظاهر مى شود; اين نقل را ابن طاووس (الملاحم 165 / 182) از مناقب ابن شهرآشوب (از قسمت آخرين آن كه باقى نمانده) آورده است. در اين مورد به نقل از أبو معشر آمده: جاماست و زردتشت بيش از هزار سال پيش از پيامبر [ص]، پيشگويى (حكما) كردند كه قدرتى كه حق طالبىهاست از آنان گرفته خواهد شد اما آنها، در نهايت آن را بدست خواهند آورد.
12. * * كتاب في احوال الائمة / حسين بن خزيمة (زنده در قرن پنجم؟) اقبال افندي (رياض 2 / 90 و از او: اعيان 26 / 20) با فرض اينكه مؤلف معاصر طوسى بوده، گويا به استناد يكى از نسخههاى اقبال غير از اقبالى كه در دسترس ما قرار دارد، مى گويد:
اقبال نقلى از " كتاب في احوال الائمة " از حسين بن خزيمة دارد و نيز اشارهاى به " كتاب