3. تواتر يا استفاضه كه نظريه ء ابن الجزرى است. منظور ابن الجزرى اين است كه بايد سند روايت مربوط به قرائت، مفيد قطع وعلم باشد. دراين جهت ميان روايات متواتر ومستفيض وروايات احادى - كه همراه با قرائن مفيد قطع مى باشد - تفاوتى وجود ندارد.
مى توان اين سخن را با مثالهائى كه ابن مجاهد در كتاب السبعة ياد كرده است توضيح داد، وى پاره أي از قراآت را ياد كرده است كه فقط يك راوي در طبقه ويا زمان خود آنرا نقل كرده است، مانند روايت بكاربن عبد الله بن كثير از پدرش كه مى گفت: (پدرش (لاحدى الكبر) را كه درآيه ء 35 سوره ء مدثر آمده است بدون الف، يعنى (لحدي الكبر) قرائت مى كرد.
باتوجه به اين مطالب نتيجه مى گيريم كه:
همه ء علماء در صحت سند روايت مربوط به قرائت شرط كرده اند بايد مفيد علم باشد، يعنى ايجاد علم كند كه قرائت چه به صورت فعل وچه به صورت تقرير وتأييد از معصوم (عليه السلام) صادر شده است.
مالا به اين نكته مى رسيم كه از نظر اين دسته از دانشمندان ميان قرآن وقراآتى كه در زمينه ئ آنها چنين روايات صحيحي وجود دارد هيچ تفاوتى نيست، زيرا قرآنيت قرآن جز از طريق علم قابل اثبات نمى باشد، يعنى ناگزير بايد آنچه به عنوان قرآن قرائت مى شود يقينا قرآن باشد.
از همين جا است كه عده أي از علماء بر آن شدند فقط قراآتى را - كه روايات مربوط به آنها از لحاظ سند صحيح ويا متواتر بوده است. عليرغم عدم مطابقت آنها با رسم الخط مصحف - تجويز كنند.
ب. مطابقت با رسم الخط مصحف:
پس از آنكه به مقصود قراء از صحت سند مربوط به روايات قراآت آگاه شديم بايد ببينيم مقصود آنها از (مطابقت قرائت با رسم الخط مصحف) چيست. وچنانكه ديديم اين مطلب يكى از عناصر عمده ئ مقياسهاى قراآت معتبر به شمار مى رود.
مقصود از رسم الخط مصحف، همان چيزى است كه مصاحف امام در زمان عثنان وبه دستور أو بر اساس آن نگارش شده است.
عثمان - آنگاه كه به يكنواخت ساختن مصاحف در نگارش فرمان داد - منظورش آن بود كه رسم الخط مصاحف يادشده حاوى حروف ووجوهى از قراآت باشد - كه در آخرين مقابله ء قرآن با جبرائيل - قرائت قرآن كريم بر آن حروف استقرار يافته بود، تا از ورود قراآت شاذه وغيرمعتبر در دائره ء قراآت معتبرى - كه خواندن قرآن بر طبق آنها جائز بود - پيشگيرى شود.
بايسته است سخن صاحب كتاب الانتصار را ببينيم تااين مطلب را بهتر بازيابيم. وى مى گفت:
(هدف ومقصدي كه عثمان براى جمع وتدوين قرآن در ميان دو لوح، نصب العين خود قرار داده بود با هدف ابى بكر در اين كار تفاوت داشت، هدف عثمان صرفا اين بود كه ميان مردم براساس قراآت معروفى - كه صدور آن از نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) ثابت شده بود - اتحاد وهمبستگى ايجاد كند، وآن قراآتى را كه فاقد اين ويژگى بوده است الغاء كرده ومردود اعلام نمايد تا با اتفاق نظر مهاجرين وانصار، مردم را وادارد مصحف واحدى را ملاك ومأخذ قرار دهند. انگيزه ء سعى وتلاش عثمان در تحقق چنين هدفي آن بود كه مبادا به علت اختلاف اهل عراق وشام درباره ء پاره أي از وجوه قراآت، فتنه أي به پا خيزد) (1).
وبراى اينكه از رسوخ قراآت غير معتبر وغير متواتر در عرصه ء قراآت معتبر پيشگيرى كنند درصدد برآمدند وجوه