كشاف الفهارس - السيد محمد باقر حجتى - الصفحة ١٩٣
آنرا منعقد ساخت دوباره همان قرآن چاپى طبق قواعد رسم الخط مصحف تصحيح شد. اعضاء اين لجنه عبارت بودند از: حنفى ناصيف، احمد اسكندري، ومصطفى عناني تحت اشراف اساتيد الازهر.
ونيز پس از آنكه اين تصحيح از سوى استاد مقرئين مصر، يعنى شيخ محمد بن على بن خلف حسيني، ونيز شيخ جامع الازهر: شيخ محمد أبو الفضل، در دهم ربيع الاول 1337 ه‍. ق مورد تأييد قرار گرفت به چاپ رسيد (1).
- آنگاه به سال 1342 ه‍. ق = 1923 م - فقط طبق روايت حفص از قرائت عاصم - وتحت نظر اساتيد الازهر وتأييد لجنه أي كه از سوى ملك قؤاد اول تعيين گرديد در قاهره به طبع رسيد. اعضاء اين لجنه عبارت بودند از: شيخ محمد على نجار (استاد دانشكده ء زبان وادبيات عرب)، وشيخ عبد الحليم بسيونى (مدير دفتر رئيس جامع الازهر) وشيخ على محمد ضباع استاد مقرئين مصرى.
لجنه ء يادشده همه ء آن مطالبي را كه در چاپ لجنه ء قبلى نياز به ترميم داشت جبران كرد.
(جهان اسلامي اين مصحف را تلقى به قبول نمودند وميليونها نسخه در سال از اين قرآن به چاپ مى رسيد كه به صورت مصحف منحصر به فرد در ميان مسلمين درآمد وميان آنها متداول گشت، چرا كه دانشمندان شرق وغرب بلاد اسلامي - با اتفاق نظر - دقت كامل رسم الخط اين مصحف را گواهى كرده بودند) (2).
پس از اين مراحل، مصحف را روى صفحه ونوار به صورت مرتل با صداى معروفترين مقرئين معاصر امثال شيخ محمود خليل حصري (3) ضبط كردند، وهدف اين بود كه بعد صوتي قراآت قرآني را مورد صيانت قرار دهند.
آغاز همه ء اين كارها به امر عثمان [ونظارت تام وكامل امير المؤمنين على (عليه السلام) بر كار عثمان] صورت گرفت وتداوم يافت تا سرانجام به صورت مصحف مرتل درآمد كه هدف همه ء اين مساعي در طول بيش از چهارده قرن چنان بود كه سازمان قراآت از آنجهت نگاهبانى شود كه قراآت غير معتبر به قرآن راه نيابد، ونص قرآن كريم از طريق ضبط محفوظ مانده ولحن وغلط قرائي در آن نفوذ نكند.
ج - موافقت با قواعد زبان عربي:
آن انگيزه أي كه موجب اشتراط اين شرط گرديد همان انگيزه أي بوده است كه باعث شد علماء در اعتبار قراآت، شرط موافقت با رسم الخط مصاحف را پيشنهاد كنند، زيرا علماء قراآت احساس كردند: قراآت معتبر با قواعد زبان عربي ناسازگار نيست، وهيچ قرائت معتبرى وجود ندارد كه با مكتبى در نحو ويا با نظريه أي در اين فن ناسازگار باشد، در حاليكه در ميان قراآت شاذه قراآتى به چشم مى خورد كه با قواعد زبان عربي ناسازگار است.
وبراى خاطر اينكه قراآت شاذه را از عرصه ء قراآت معتبر بيرون رانند. اين شرط اخير را پيشنهاد كردند، چنانكه به همين منظور، شرط موافقت با رسم الخط مصاحف را مطرح ساختند.
ظاهرا منظور آنها از پيشنهاد شرط موافقت با قواعد زبان چنان نبوده است كه قراآت معتبر را تابع قواعد نحوى معرفى كنند، وگرنه به مناقشه با پاره أي از نحويين بر نمى خاستند، ودر مقام رد آنها در مورد قراآتى برنمى آمدند كه برخوردار از صحت سند بود، لكن با قواعد زبان عربي سازگارى نداشت. نحويين قراآتى راكه داراى سند صحيح به نظر مى رسيد ولى چون با قواعد زبان عربي منطبق نبود مردود اعلام كردند، از قبيل قرائت حمزه درباره ء (الارحام) - كه در آيه ء اول سوره ء نساء آمده - وحمزه آنرا به جر قرائت مى كرد، ونيز مانند قرائت ابن عامر در (قتل اولادهم شركائهم) - كه در آيه ء 137 سوره ء انعام آمده - وابن عامر ميان مضاف يعنى (قتل) ومضاف إليه يعنى

١. عبد الحميد حسن (در يادواره ء حفنى ناصيف)، مجله ء مجمع اللغة العربية قاهره ١٣٩٠ ه‍. ق = ١٩٧٠ م، ج ٢٦، ص ٤٤.
٢. مباحث في علوم القرآن، ص 100، ونيز رجوع كنيد به: السبيل إلى ضبط كلمات التنزيل، ص 58.
3. براى اطلاع بيشتر بنگريد به: كتاب المصحف المرتل.
(١٩٣)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 188 189 190 191 192 193 194 195 196 197 198 ... » »»