كفارات عمدى بر ولى خالى از وجه نيست.
شرط دوم: عقل است، بر ديوانه (هر چند ادوارى باشد) حج واجب نيست. بلى اگر در ماههاى حج، ديوانه عاقل شد و مستطيع بود و تمكن از به جا آوردن اعمال حج داشت بر او واجب مىشود، هر چند در اوقات ديگر ديوانه باشد.
شرط سوم: آزادى است پس بر مملوك (غلام زر خريد) هر چند مستطيع و مأذون از طرف مولاى خود باشد، حج واجب نيست. و هر گاه به اذن مولاى خود حج نمايد حجش صحيح است، ولى كفايت از حجة الاسلام نمىكند و بعد از آزادى چنانچه داراى شرايط باشد بايد دوباره حج نمايد.
شرط چهارم: استطاعت است و در آن چند چيز معتبر است:
اول: سعه وقت، به اين معنى كه وقت كافى براى رفتن به مكه و به جا آوردن اعمال واجب در آن جا باشد. بنابر اين اگر بدست آمدن مال وقتى باشد كه براى اين اعمال كافى نباشد يا كافى باشد ولى با مشقت زياد كه عادة تحمل نشود واجب نخواهد بود، و در چنين صورت واجب مال را تا سال بعد نگهدارى نمايد. پس اگر استطاعت باقى بود حج در سال بعد واجب خواهد بود و الا واجب نيست.
دوم: امنيت و سلامتى، به اين معنى كه در رفتن و بر گشتن و بودن در آن جا، خطرى بر جان و مال و ناموسش نباشد، همچنان كه مباشرت حج بر شخص مستطيعى شخصا