مسأله 44 - در مسأله " 31 " گفته شد كه بدهكارى در يك صورت مانع از استطاعت است در اينجا مىگوييم در استطاعت بذلى، دين و بدهكارى مانع نيست. بلى اگر وقت پرداخت بدهى سر رسيده باشد و طلبكار هم مطالبه كند و بدهكار قدرت پرداخت بدهى خود را داشته باشد، اگر به حج نرود و باذل مقدار قرض را نمىپردازد حج بر او واجب نخواهد شد.
مسأله 45 - هر گاه جماعتى مالى را در ميان بگذارند كه فردى از اين جمع يا از جمع ديگر به حج برود، چنانچه يكى سبقت و پيشدستى نموده و مال را برداشت و قبض نمود تكليف از ديگران ساقط مىشود، و چنانچه همه بدون عذر مشروع ترك كردند و هر يك از آنها با بذل مىتوانست قبض كند حج بر همه واجب و مستقر مىشود.
مسأله 46 - با بذل، جز حجى كه وظيفه مبذول له بوده در صورت استطاعت، واجب نمىشود. پس اگر وظيفه مبذول له حج تمتع بوده و حج قران يا افراد (معناى اين دو بعدا بيان خواهد شد) به او بذل شود، بر او واجب نيست قبول كند و بالعكس يعنى كسى كه وظيفهاش حج قران يا افراد است اگر مئونه حج تمتع به او بذل شود قبولش واجب نيست. و همچنين است يعنى قبول واجب نيست بر كسى كه حجة الاسلام را بجا آورده باشد. و اما كسى كه حجة الاسلام بر ذمه وى آمده يعنى مستطيع شده و حج نرفته تا اين كه بىپول و