جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٥٦٧
و اما فرزند پس اگر طرفين عالم بوده اند به حرمت دخول، آن فرزند ولد زنا است و ملحق به هيچ كدام نمىشود.
و اگر هر دو جاهل بودند، فرزند ملحق به هر دو مىشود. و اگر احدهما جاهل بوده و ديگرى عالم، فرزند ملحق به جاهل مىشود، نه عالم.
354: سؤال: شخصى از براى ولد سفيه خود صبيه شخصى را به عقد در آورد. و سفيه مزبور او را تصرف نموده. تا يك سال قرار و آرامى داشته، و بعد زوجه خود را وا گذشته رفته است. والحال دو سه سال است كه مفقود الخبر است و معلوم نيست به كجا رفته است. وزوجه مزبوره در كمال معطلى و اضطراب مىباشد. آيا زوجه مزبوره مىتواند در خصوص حق الصداق خود رجوع به والد سفيه مزبور نمايد يا نه؟
و ديگر بعضى اجناس در حين عقد به رسم تعارف به زوجه مزبوره رد نموده اند از قبيل صندوق و پيه سوز وطاس و آفتابه لگن (و اسباب ديگر كه احتياج به تفصيل نيست) به زوجه مزبوره داده اند كه بالفعل در يد زوجه مزبوره است. آيا تمليك شرعى از براى زوجه در اسباب مزبوره هست يا نه؟ و آيا زوجه مزبوره را به خصوص نفقه وكسوه سخنى به والد سفيه هست يا نه؟ -؟
جواب: ظاهر اين است كه مراد سائل از سفيه مجنون است. و هم چنين ظاهر اين است كه جنون او متصل به صغر بوده و در چنين صورتى از براى پدر ولايت نكاح هست بى اشكال. و اما حكايت صداق: پس ظاهر اين است كه هر گاه پدر از مال خود صداق نكرده، صداق بر ذمه مجنون باشد، خواه مالى داشته باشد يا نه. و اين مانند صغير نيست كه هر گاه پدر زنى براى او بگيرد و صغير مالى نداشته باشد، صداق زوجه او در ذمه پدر است. بلى اگر مجنون مالى دارد، زوجه مطالبه صداق خود را از مال او مىتواند كرد. و هم چنين است كلام در نفقه وكسوه كه اگر مجنون مالى دارد مطالبه مىتواند كرد. و الا فلا.
و اما اشيائى كه پدر مجنون از براى زوجه فرستاده وزوجه هم اقرار دارد، يا به ثبوت برسد كه آن اموال را به خانه زوجه فرستاده، پس اگر بروجه لازمى منتقل كرده، مال زوجه است،. و الا رجوع مىتواند كرد اگر باقى باشد آن مال ها. و اين محتاج است به مرافعه. والله العالم.
(٥٦٧)
مفاتيح البحث: الجهل (3)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 562 563 564 565 566 567 568 569 570 571 572 ... » »»
الفهرست