جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٥٥٦
مقام بر او لازم است در تصحيح توكيل، اين كه بيان كند از براى وكيل كه (فلان دختر خود را كه هشت نه ساله است به من وعده كرده، و به اين وصف است و به اين اسم، او را از براى من قبول تزويج كن). [زيرا] در صورت توكيل در عقد زن معين لازم است تعيين آن زن از براى وكيل به نحوى كه اشتباه نباشد.
و هم چنين در عمل كردن به مقتضاى وكالت لازم است كه بر وكيل ثابت و معين شود كه اين شخص كه اذن داد همان است. و در اينجا وكيل مسامحه كرده و به محض اقرار زنى او را عقد كرده. پس اگر 1 موكل متوجه تعيين موكل فيه نشده ومسامحه كرده، پس توكيل باطل است. و هر گاه كرده و وكيل تعيين نكرده و نشناخته كه اين همان است قبول نكاح كرده، پس وكالت بروجه صحيح به عمل نيامده. و در هيچ يك از اين دو صورت عقد وكالتى به عمل نيامده و فضولى است.
و اما صورت مسأله اولى آن است كه توكيل بر وجه صحيح شده باشد و وكيل هم در صورت وكالت صحيحه بر عقد زن معين، عقد كرده است. و هر گاه مفروض اين باشد در صورت سؤال كه زوج تعيين كرده زوجه را بر وجهى كه اشتباه نباشد و با وجود علم رفته ديگرى را عقد كرده، پس آن داخل مسأله اولى مىشود. و حكم همان است كه مذكور شد. و لكن آن عبارتى كه در سؤال از زبان زوج نوشته كه (من به گمان اين كه تو آن دختر كوچكى، قبول كردم و اگر مىدانستم توئى قبول نمىكردم) مطابق مطلب نمىشود. و ظاهر اين است كه مراد او اين است (من كسى را كه وكيل كرده بودم در قبول به اعتقاد گرفتن خواهر تو وكيل كرده بودم، و اگر مىدانستم كه تو را به وكيل مىنمايند، ي ا او قبول عقد تو را از جانب من مىكند، او را وكيل نمىكردم).
به هر حال ظاهر سؤال (به قرينه اول و آخر آن) از مسأله اولى مىشود. بعد از قسم خوردن زوج، عقد باطل است. و مهر را بايد وكيل به زوجه بدهد. بلى اگر وكيل مغرور شده باشد - مثل اين كه شهود تعريف، معلوم شود كه دروغ گفته بوده اند - وكيل مىتواند كه رجوع كند به آنها. چون در اينجا سبب اقوى از مباشر است، به سبب غرور. و همچنين هر گاه معلوم شود كه زوجه خود تزوير كرده. و اما هر گاه غرور وكيل به سبب جهل خود او بوده در تحقيق معنى توكيل، [لذا] تعيين موكل فيها نكرده. يا در حين

1 - در نسخه: پس يا...
(٥٥٦)
مفاتيح البحث: الزوج، الزواج (4)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 551 552 553 554 555 556 557 558 559 560 561 ... » »»
الفهرست