جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٣ - الصفحة ٣١٧
است يا نه؟ -؟.
جواب: نظر به سوال و طريقه عرف و عادت كه منظور اهل معامله تحصيل ربح است و تعجيل در خريد كردن و برگشتن مدخليت تمام دارد در اين معنى، و تاخير آن در ظاهر منشأ نقصان و كم شدن منفعت است، و گاه است كه هر گاه زود خريد مىكرد بر مىگشت دزد مال را نمىبرد، و اين خسارت به سبب تاخير حاصل شده. بعلاوه اين كه مال را مالك به مضاربه داده كه از خود جدا نكند و او را ماذون نكرده كه آن را از خود جدا كند و بگذارد و به سفر طولانى برود. پس از اين جهت هم يك نوع تفريطى شده.
هر چند در نظر ظاهر، تلف مستند به جدا كردن از خود نشده مستند به تاخير شده. و به هر حال ظاهر ضمان است. مگر اين كه مضارب عذرى داشته باشد كه شرعا مسموع باشد.
و آن محتاج است به مرافعه. (1) 161: سوال: هر گاه كسى مال به مضاربه گرفته است و به سفر مىرود از براى معامله، نفقه او از مال مضاربه جايز است يا نه؟ -؟.
جواب: بلى جايز است كه عامل در آن سفر كه عمل تجارت مىكند در آن تمام نفقه خود را بردارد از جميع مال. از ماكول ومشروب و ملبوس و اجرت مركوب و آنچه محتاج شود به آن خيك و مطاره و جوال و كرايه مسكن و غير ذلك، بنا بر مشهور، بلكه شيخ نقل اجماع بر آن كرده. وصحيحه على بن جعفر عن اخيه ابى الحسن (ع) (قال فى المضارب (2): ما انفق فى سفره فهو من. جميع المال، واذا قدم بلده فما انفق ضمن نصيبه) (3) دلالت بر آن دارد. و روايتى ديگر هم هست. و بعضى گفته‌اند كه تمام نفقه بر خود او است مثل حضر. و بعضى گفته‌اند

1: بديهى است كه مضارب با اجير فرق دارد. و اين اجير است كه بايد در وقت معين كارش را انجام دهد. ميرزا (ره) با تكيه بر عرف در صدد است كه عامل را نيز موظف به وقت معين بنمايد. به هر صورت اثبات استناد تلف به تقصير عامل، جاى بحث است.
2: نسخه بدل: قال: فى المضاربة...
3: وسائل: ابواب المضاربه، باب 6 ح 1.
(٣١٧)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 312 313 314 315 316 317 318 319 320 321 322 ... » »»
الفهرست