در ماههاى حج عاقل شود هر چند در بقيه سال ديوانه باشد.
شرط سوم: آزاد بودن، يعنى غلام و بنده و مملوك كسى نبودن، پس بر مملوك هر چند مستطيع و مأذون از طرف مولاى خود باشد حج واجب نيست، و اگر به اذن مولاى خود حج نمايد، حجش صحيح ولى كفايت از حجة الاسلام نمىكند. و چنانچه بعدا آزاد شد و داراى شرايط بود بايد دوباره حج كند.
شرط چهارم: استطاعت، و در آن چند چيز معتبر است:
اول: داشتن وقت كافى براى رفتن به مكه و بجا آوردن اعمال واجب آن. پس اگر توان مالى زمانى بدست آيد كه براى رفتن به حج و انجام اعمال وقت كافى ندارد، يا مستلزم مشقت زياد باشد كه عادتا تحمل نمىشود، حج واجب نيست.
و در اين صورت بايد مال را تا سال بعد نگهدارى كند، بنابر احتياط لازم. و اگر استطاعت در سال بعد موجود بود حج واجب مىشود، و گر نه تحصيل آن واجب نيست.
دوم: سلامتى و امنيت. به اين معنا كه در رفتن و برگشتن و بودن در آنجا، بر جان و مال و ناموس و آبرويش خطرى نباشد.
پس اگر شخص مستطيع به جهت پيرى يا بيمارى يا عذر ديگرى نمىتواند خودش حج را انجام دهد، واجب نيست به حج برود،