جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٥٤٥
فرض شرط بودن، هر گاه عقد دختر برادر يا خواهر هر دو مكرر بشود در هر دو دفعه رضاى عمه و خاله شرط مىباشد؟ يا در دفعه اول به تنهائى و در دفعات ديگر رضاى ايشان شرط نخواهد بود؟.
جواب: بلى ظاهر اين است كه فرق ما بين دائم منقطع نيست. چنان كه تصريح شده در كلام علما بدون نقل خلافى. و معنى كه از تزويج وارد شده شامل عقد منقطع هم هست. و ظاهر اين است كه هر گاه عقد را مكرر كند در هر عقد رضاى عمه و خاله شرط است. چنان كه مقتضاى عمومات است. و فرقى ما بين متعه و دوام نيست در قواعد تحريم و احكام زوجيت در متعه جارى است مثل دوام، الا در مستثنيات مثل ميراث و نفقه و قسمت.
342: سؤال: زيد زوجه معقوده داشت و قبل از اين كه او را تصرف كند ناخوشى (شقاقلوس) 1 او را عارض شده، پاى او را از زانو قطع نمودند. و نظر به اين كه شغل و عمل زيد زراعت بود و مالك چيزى هم نبود، زوجه به سبب اين كه قدرى از مهر او در ذمه او بود و تصور اين را هم نمود كه زيد قادر بر نفقه دادن به او نخواهد بود، از انقياد و تمكين نسبت به او مضايقه مىنمود، بلكه مبلغ بيست تومان علاوه بر مهر او خود زوجه و منسوبان مىدادند به زيد كه طلاق بدهد. و راضى نشد. و چون سخن زوجه مذكوره در خصوص عدم تمكين به سبب موجود نبودن قدر معتد به از مهر او در شرع مسموع بود، چهار نفر از منسوبان زيد به جهت دفع عذر زوجه حاضر و هر يك به قدر چهار تومان ملك يا باغ يا خانه زيد هبه نمودند، و او حسب المصالحه عوض ذمه مهر به زوجه مذكور منتقل نمود.
و بعد از اين كه زوجه هم چنين دانست كه ديگر سخن او در عدم تمكين شرعا مسموع نيست لابد در مقام اطاعت آمده زيد در او تصرف كرد. والحال معلوم شده كه چهار نفر مذكور در مقام خدعه بودند آنچه به او منتقل نمودند مال غير بوده. والحال زوج از اداى نفقه واجبه زوجه عاجز، و صداق غير موجود، وضعيفه معطل است والحالة هذه. آيا بر هر يك از زوج و چهار نفر مذكور چه چيز است؟ آيا هر يك از چهار نفر ضامن چهار تومان

1 - مردگى موضعى، مردگى عضوى از اعضا. سفاقلوس هم گفته شده، اصل آن يونانى است. در تركى " قان قارا " در انسان، و " يان قارا " در حيوان گفته مىشود كه در فارسى " قانقرا " گفته مىشود.
(٥٤٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 540 541 542 543 544 545 546 547 548 549 550 ... » »»
الفهرست