جامع الشتات (فارسي) - الميرزا القمي - ج ٤ - الصفحة ٥١٢
انسان و اسباب مذكوره در آيه تحريم ثابت و محقق است، كه از جمله آنها رضاع است. و تكيه كنيم به اصل اباحه يا به صحيحه ابن سنان يا به آيه (وانكحوا الايامى منكم..) 1 و حال آن كه آن آيه عام است و اينها خاص.
پس مىگوئيم در جواب از اين ايراد 2 بلى اين سخن ها تمام است در صورتى كه حلال متحقق الحليه و حرام متحقق الحرمه، در خارج موجود باشند. و امر مردد شود ما بين آنها. نه در صورتى كه شك داشته باشيم در وجود متحقق الحرمه. زيرا فرق واضح است ما بين اين كه بگوئيم كه (هر عين موجود خارجى كه در نوع او چيزى هست كه جزما متصف به حليت است و چيزى هست كه متصف به حرمت است - مثل گوشت كه بعض انواع آن مذكى و بعضى ميته است - حكم مىكنيم در فرد موجود خارجى آن كه نمىدانيم داخل كداميك است كه از قسم مذكى است) يعنى حكم آن را بر او جارى مىكنيم كه حليت است و ما بين اين كه بگوئيم (هر عين موجود خارجى كه دو فرد موجود خارجى از نوع آن در خارج موجود باشند كه يكى ميته است و يكى مذكى و ما نمى دانيم كه اين فرد معين آن ميته موجود خارجى است يامذكارى موجود خارجى است، حكم مىكنيم كه اين فرد همان فرد خارجى مذكى است نه فرد خارجى ميته).
و مال فرق اين است كه معنى حديث بنابر اول اين مىشود كه نمىدانيم كه اين چيز آيا متصف شده به حرمت يا نه. و بنابر دوم اين مىشود كه آيا اين چيز عين آن چيز متصف به حليت است يا عين آن چيز متصف به حرمت.
وبالجمله: اشتباه در موضوع حكم به يكى از چهار وجه مىشود: يكى: مجرد احتمال طارى شدن حرمت بر شئ. مثل زن اجنبى كه شك حاصل شود از براى مادر اين كه ميان ما و او رضاع شرعى به عمل آمده يا نه. كه مشتبه مىشود بر ما كه آيا اين زن خواهر رضاعى شده يا نه. حلال است بر ما يا حرام. دوم اين كه: حلال و حرام موجود خارجى مخلوط وممزوج شوند به نحوى كه امتياز نتوان كرد. مثل گندم حلال و مغصوب كه دانه هاى آن مخلوط شوند به هم. و روغن حلال و حرام كه به هم ممزوج شوند.

1 - آيهء 32 سورهء نور.
2 - جواب است بر " اگر بگوئى ". در چهار صفحه قبل.
(٥١٢)
مفاتيح البحث: الرضاع (2)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 507 508 509 510 511 512 513 514 515 516 517 ... » »»
الفهرست