مزارعه به مدت زايد بر شرط واقف، ظاهر اين است كه توان مخالفت شرط كرد.
و مزارعه به موت متولى باطل نمىشود مانند اجاره، خصوصا هر گاه آن متولى مزارع، ناظر باشد بر بطون و به جهت مصلحت وقف يا مصلحت وقف و بطون كرده باشد.
چنانچه در اجاره وقف هم چنين است، به جهت اتحاد طريق مسئلتين، و كلام علما در اين كه مزارعه به موت باطل نمىشود، مطلق است و استثناى وقف نشده. و هر چند دور نيست كه هر گاه مزارع ناظر وقف و بطون نباشد، و موقوف نباشد انتفاع مزارعه به اين مدت طولانى، آن هم باطل شود. چنان كه در اجاره، اما در صورت سوال كه انتفاع ممكن نباشد به غير آن، پس اظهر لزوم است هر چند متولى مزارع ناظر بر بطون نباشد.
به دليل عمومات (وجوب وفا به عقود) و ظاهر اين است كه آن شرط دادن صد يك بعد از آباد شدن هم مضر نباشد هر چند فى الجمله جهالتى در آن هست. (1) 175: سوال: زيد محل خراب خالى از سكنه و بنيان و قنوات كه از جمله باير از قديم [و معروف] به وقفيت بوده است [را] از مجتهد جامع شرايط (2) مزارعه نموده به شرايط اين كه يك عشر بازاى حق الارض مهم سازى مباشر وقف نمايد كه به مصرف موقوف عليهم رساند. در ضمن مزارعه نامچه شرط نمودهاند كه هر گاه اشجار ثمارى و غير ثمارى در محل مزبور به عمل آورند، از منافع آن نيز يك عشر بازاى حق الارض تسليم مباشر وقف نمايد بعد از مدت مزارعه. آيا اصول اشجار معنب و مشجر كه مزارع غرس نموده عين مال مزارع مىباشد يا متعلق به وقف است؟ -؟.
جواب: هر گاه شرط نموده (3) در ضمن عقد مزارعه كه عامل غرس اشجار از براى