برخى مقصود از آن را استناد نكردن به هيچگونه نص مى دانند و مى گويند: " چيزهايى است كه حق اكتشاف آن به عقل واگذار شده است ".
برخى ديگر، مقصود از " ارسال " را عدم استناد بر نص خاص مى دانند، نه آن كه اصلا نصى وجود نداشته باشد، بلكه مستند، نصوص كلى است كه مى توان از آن استفاده نمود. (1) تا اين جا تعاريف هر يك از قياس، استحسان و مصالح مرسله را بيان كرديم.
اما از نظر حجيت بايد گفت حجيت هر يك از قياس، استحسان و مصالح مرسله محل اشكال است، و در واقع، استدلال هايى كه بر صحت آنها به طور مطلق شده است، مخدوش مى باشد.
عده اى از محقق ترين علماى اهل تسنن نيز حجيت آن ها را نپذيرفته اند، زيرا همهء اين عناوين در يك امر مشتركند و آن " پيروى از غير علم " است كه در قرآن كريم از آن نهى شده است، حتى اگر موجب ظن باشد. آيات زير روشن ترين دليل بر بطلان تبعيت از غير علم است:
خداوند متعال مى فرمايد:
* (لاتقف ما ليس لك به علم) *، (2) و هرگز از آنچه كه علم ندارى، پيروى مكن.
قرآن كريم در جاى ديگر مى فرمايد:
* (إن يتبعون الا الظن وإن الظن لايغنى من الحق شيئا) *، (3)