تشيع در تسنن (فارسي) - السيد محمد رضا مدرسي - الصفحة ١٢٥
اخى! انك لاتدرى ما احدثنا بعده، (1) از " علاء ابن مصيب " از پدرش روايت شده كه گفت " براء بن عازب " را ديدم و به او گفتم خوشا به حالت! با پيامبر بودى... پس گفت: اى پسر برادر! تو نمى دانى بعد از او چه كرديم.
بنابراين، وقتى بنا به مقتضاى حديث پيامبر (صلى الله عليه وآله)، ممكن است صحابى مرتد شود، به طريق اولى ممكن است از عدالت نيز خارج شود. با چنين حالى، چگونه ممكن است كه سنت همهء صحابه را حجت بدانيم؟ پس اين كه گفته مى شود سنت صحابى به طور مطلق حجت است، دليلى ندارد، بلكه دليل بر خلاف آن موجود است.
حجيت اجماع منبع ديگر اجتهاد، اجماع است. معناى اين سخن آن است كه اگر امرى مورد اتفاق همهء مسلمين بود، حجت است.
در اين مورد بايد گفت: اگر حقيقتا درباره ء حكمى چنين اجماع و اتفاقى حاصل شود، بى شك حجت است، حداقل به واسطهء آن كه معصوم نيز جزء آنان است. اما اگر صرفا اتفاق عده اى از مسلمين باشد، هر كس كه باشد، حجت نيست.
حجيت عقل حجيت عقل در احكام فقهى محل اختلاف است. عده اى عقل را منبع حكم شرعى مى دانند و مى گويند: بعد از آن كه عقل، حسن يا قبح چيزى را درك كرد، مىفهميم شرع نيز بر طبق آن حكم دارد. مثلا اگر عقل حكم به

1. ج 5، كتاب المغازى، دار الفكر 1401، ص 65، رقم 3852 (ترقيم العالميه).
(١٢٥)
الذهاب إلى صفحة: «« « ... 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 ... » »»