23) كلمه ماهيات اشياء صور علميه آنهايند. عارفان از ماهيات تعبير به اعيان ثابته مىكنند چنان كه شيخ اكبر در فص موسوى فصوص الحكم بيان كرده است و شارح قيصرى در شرح آن گفته است: " الاعيان الثابتة هي الصور العلمية للعالم " (ص 448 ط 1 چاپ سنگى). و مراد آنان از اعيان ثابته صور علميه اشياء در مقام ذات احدى واجب تعالى است. و ماهيات در اذهان آدميان اظلال اعيانند. و وصف اعيان به ثابته فقط براى تمييز از اعيان خارجي است، يعنى براى فرق بين علم و عين است نه اين كه ثابته واسطه ميان وجود و عدم باشد.
حالا بدان كه ماهيت هر موجود كه صورت علميه اوست در مراحل وجودى او محفوظ است ولى وجودات او متفاوت و داراى درجات اند. مثلا انسان طبيعى و ذهنى و مثالى و عقلى و لاهوتى، صورت علميه او كه ماهيت اوست در همه يكى است و وجودات او متفاوت است، لذا رب نوع انسان يك فرد مجرد عقلانى است كه رب افراد طبيعى آن است، و آن مجرد و اين مادى هر دو از افراد نوع انسانند، و همچنين ارباب انواع ديگر كه از آنها تعبير به مثل الهيه مىشود، چنان كه در اين موضوع گفته ام:
والمثل لهذه الانواع * من كل نوع فرده الابداعي فالمثل من عالم الانوار * أرباب الانواع بإذن الباري جناب متأله سبزوارى در غرر الفرائد در مراتب وجودات يك ماهيت فرمايد:
للشيئ غير الكون في الاعيان * كون بنفسه لدى الاذهان و مرادش از شيئ ماهيت است، نه اين كه موجود عينى بنفسه ذهنى گردد زيرا كه اين معنى تجافى است و تجافى در نظام وجودى مطلقا چه در سلسله نزولى و چه در سلسله صعودى نادرست است. و به عبارت ديگر مراتب وجود هر موجود توقيفى است و ماهيت آن در هر مرتبه اش يك صورت علميه محفوظ است اعني همين يك صورت علميه در همه مراتب آن محفوظ است، چنان كه افراد انسان طبيعى به حسب وجوداتشان بر اثر كسب علم و عمل متفاوت اند